لطیفه

ساخت وبلاگ

 

لطیفه های خنده دار(3)

جک, لطیفه, جوک خفن, جک باحال, مطالب خنده دار

 

ملا یه نفر رو تو خیابون دید و پرسید: شما علی پسر ممدآقا پاسبان نیستی که توی کرج سر کوچه چراغی مأمور بود؟ پسر گفت: چرا!؟ ملا گفت: ببخشید! پس حتما عوضی گرفتم

 

********لطیفه های خنده دار********

 

به یکی میگن یه موجود نام ببر ، میگه يخ ... ، میگن آخه یخ که موجود محسوب نمیشه ، میگه چرا من خودم صد بار دیدم نوشتند یخ موجود است

 

********لطیفه های خنده دار********

 

شوتيه عينكش را دور دستش می چرخونه بعد میزنه چشمش، سرش گیج میره میخوره زمین هوا ميره ، نمیدونی تا کجا ميره

 

********لطیفه های خنده دار********

 

پسره تو خواستگاری از یه دختره می پرسه اسم شما چیه؟ دختره می گه اسم من توی تمام باغچه ها هست. پسره می گه: آهان فهمیدم ، اسمتون شلنگه

 

********لطیفه های خنده دار********

 

از یه کچل می پرسن اسم شامپوت چیه؟ می گه من شامپو لازم ندارم از شیشه پاک کن استفاده می کنم!

 

********لطیفه های خنده دار********

 

حکمتی برای فهيمان : يارو داشته دنبال جاي پارك مي گشته اما پيدا نمي كرد! در همون حال گشتن به خدا ميگه: خدايا اگه يه جاي پارك برام پيدا كنيا من نماز مي خونم، روزه مي گيرم كه يه دفعه يه جاي پارك مي بينه و به خدا مي گه! خدا جون نمي خوادخودم پيدا كردم

 

********لطیفه های خنده دار********

 

رئيس: خجالت نمي‌كشي تو اداره داري جدول حل مي‌كني؟ كارمند: چكار كنيم قربان، اين سروصداي ماشينها كه نمي‌ذاره آدم بخوابه!

 

********لطیفه های خنده دار********

 

دکتر برای يه بنده خدائی شياف تجويز کردم ، يارو رفت و يکهفته بعد اومد گفت آقای دکتر حالم خوب نشد بدتر هم شدم گفتم چرا ، گفت نميدونم تا اين کپسول ها که دادين را ميخورم دلم آشوب ميشه

 

********لطیفه های خنده دار********

 

غضنفر مي‌ميره مي‌ره اون دنيا، ازش مي‌پرسن چي شد مُردي؟ ميگه داشتم شير مي‌خوردم ! ميگن: شيرش فاسد بود؟ ميگه نه بابا، گاوه يهو نشست

 

********لطیفه های خنده دار********

 

نصیحت یه شوهر به زنش: هر وقت یه سوسک تو دستشویی دیدی با دمپایی فورا نکوب رو سرش…

بی توجه از بغلش رد شو… این کار از صدتا فحش براش بدتره

 

********لطیفه های خنده دار********

 

طرف یه تیکه آشغال مي پره  تو چشمش . می ره جلوی آينه  تو چشش فوت ميكنه. خانمش بهش ميگه ديوونه تو فوت نكن بذار اون فوت كنه!

 

********لطیفه های خنده دار********

 

به مشنگه میگن اگه یه دختر بهت پا بده چی کار می کنی؟ میگه خوب میدمش به یه جانباز!

 

********لطیفه های خنده دار********

 

یه روزی از طرف دامپروری میرن گاوداریه یه بابایی. میگن شمابه گاواتون چی میدی میخورن. میگه پوست هندونه، طالبی و ... دویست هزار تومن جریمش میكنن. چند ماه دیگه دوباره میان می پرسن چی میدی میخورن یارو می ترسه میگه: چلوكباب، چلومرغ، و ... اینبار دویست و پنجاه هزار تومن جریمش میكنن. میرن چند وقت دیگه میان میگن چی میدی میخورن؟ میگه والا نمیدونم پولشو میدم خودشون میرن میخرن می خورن!

 

********لطیفه های خنده دار********

 

يه پيرمرد چاخانه داشته خاطره تعریف میکرده، میگه: ما سال چهل و نه با دو نفر دعوامون شد، ‌البته سال چهل و نه که مثل الان نبود دو نفر خیلی بود

 

********لطیفه های خنده دار********

 

به يکی میگن با ارّه برقی 100 تا درخت قطع کن ، 96 تا قطع میکنه خسته میشه. بهش میگن پاشو روشنش کن 4 تا دیگه بیشتر نمونده ، میگه مگه روشنم میشه

 

********لطیفه های خنده دار********

 

يارو داشت واسه دوستش تعریف میکرد: آره، چند وقت پیش داشتم توی جنگل می رفتم، که یک دفعه یک شیر وحشی بهم حمله کرد، منم نتونستم فرار کنم اونم منو گرفت و خورد

دوستش میگه: آخه چطوری میشه؟ تو که الان زنده ای و داری زندگی می کنی!!

يارو میگه: ای بابا، کدوم زندگی؟ تو هم به این میگی زندگی

 

********لطیفه های خنده دار********

 

به يکي ميگن اگه تو دریا کوسه بهت حمله کنه چکار می کنی؟ می گه می رم بالای درخت .می گن : تو دریا که درخت نیست يارو می گه: مجبورم می فهمی ؟ مجبورررررم

 

********لطیفه های خنده دار********

 

يکی از اين جوون های مغز قاطی پارچه می بره خیاطی می گه آقا اینو واسم کت شلوار بکن فردا نیام بگی سوزنم شکست چرخم خراب شد حال نداشتم اصلا پدر سگ بده نمی خوام بدوزی

 

********لطیفه های خنده دار********

 

از يکي ميپرسن فرق کچل با هواپیما می دونی چیه؟ میگه بابا ما سرمون ميشه کچل که اصلا فرق نداره هواپیما هم نکته انحرافی است

 

********لطیفه های خنده دار********

 

مشتری: این کت چنده؟

فروشنده: ۱۰۰ هزار تومان

مشتری: وای! اون یکی چنده؟

فروشنده: وای وای!!

 

********لطیفه های خنده دار********

 

يارو سکه میندازه صندوق صدقات ٬ سوارش میشه

 

********لطیفه های خنده دار********

 

دو تا تنبل دراز كشيده بودند يكيشون داشته خميازه ميكشيده اون يكي ميگه داداش تا دهنت بازه لطفا اين اصغر ما رو هم صدا كن

 

********لطیفه های خنده دار********

 

عروس ميره گل بچينه ، شهرداری ميگیرتش

 

********لطیفه های خنده دار********

 

طرف خودشو میمالیده به سپر ماشین ! میگن چی کار میکنی بابا, میگه دارم اوقاتمو سپری میکنم

 

********لطیفه های خنده دار********

 

یکی زنگ ميزنه 118 ميگه شماره غضنفر رو داريد يارو ميگه نه ، ميگه پس من ميگم تو يادداشت كن داشته باشی

 

********لطیفه های خنده دار********

 

به یارو میگن ۱۲ امام رو میشناسی؟ میگه آره. میگن خوب نام ببر؟ میگه اونجوری که نه. اگه ببینمشون میشناسم

 

********لطیفه های خنده دار********

 

اگه دیدی یه سوسک پشت و رو افتاده و داره دست و پا می زنه، فکر نکن با دمپائی زدنش... داره به قیافه تو می خنده

 

********لطیفه های خنده دار********

 

غضنفر میره برای عضو شدن تو بسیج مسئول ثبت نام ازش می پرسه معنی قدس سره الشریف یعنی چی؟ غضنفر یه خورده فکر می کنه میگه همون دمش گرم خودمونه دیگه

 

********لطیفه های خنده دار********

 

يارو ميره خواستگاري، از دختره خوشش نمياد، به باباي عروس ميگه : ما ميريم يه دور ميزنيم ، بر مي‌گرديم ، راستی تا ساعت چند بازيد ؟

 

********لطیفه های خنده دار********

 

يه بنده خدا پتروس فداكار رو با دهقان فداكار قاطي مي‌كنه، ميره انگشت مي‌كنه تو حلق راننده قطار

 

********لطیفه های خنده دار********

 

يه دفعه دو تا هزار پا همديگر رو بغل ميکنن ميشن زيپ

 

********لطیفه های خنده دار********

 

يه نفر ميره جوراب فروشي ميگه آقا جوراب ميخوام فروشنده ميگه:مردونه ؟يارو دست ميده ميگه: مردونه

 

********لطیفه های خنده دار********

 

يه يارو زنگ ميزنه پيتزا فروشي ميگه يه پيتزا مي خواستم. فروشنده ميگه . به نام ... ؟ يارو ميگه . آخ آخ . ببخشيد .به نام خدا , يه پيتزا مي خواستم

 

۳۶-فالگیر : فردا شوهرتون میمیره

زن : اینو که خودم میدونم . بهم بگو گیر پلیس می افتم یا نه؟

۳۷- وقتی یه زن میبینه که شوهرش داره زیکزاک تو حیاط میدوه باید چیکار کنه؟

هیچی ، باید بهتر هدف بگیره و به شلیک کردن ادامه بده

۳۸- به یارو میگن از قفل فرمونت راضی هستی؟ میگه: آره فقط سر پیچ ها یه کمی اذیت می کنه


۳۹-یارو میخواسته یک کبریت سوخته رو روشن کنه،هرچی میزده کبریت مادرمرده روشن نمیشده. رفیقش بهش میگه: بابا خوب شاید کبریتش خرابه! یارو میگه: نه بابا، همین پنج دقیقه پیش روشن شد

۴۰- یارو ریش پروفسوری داشته میره پیش رفیقاش و بهشون میگه: هر سوالی دارین امروز بپرسین فردا میخوام ریش هامو بزنم

۴۱- از یارو می پرسن: اگه گفتی کی به همه محرمه؟ یک خورده فکر میکنه میگه: سوپر مارکت سر کوچه! میگن: چرا؟میگه: چون به همه شیر میده
 

۴۲- از یارو میپرسن: برای زلزله زده ها چه کمکی کردی؟ میگه: متاسفانه دستم خالی بود، انشاءالله زلزله بعدی جبران می کنم

۴۳- دوست یارو بهش میگه: اگه توجه کنی میبینی که نگاهم باهات حرف میزنه.یارو میگه: پس اینقدر پلک نزن،صدات قطع و وصل میشه

۴۴- یارو میره خواستگاری. ازش می پرسن چه کاره ای؟ روش نمیشه بگه قصاب، میگه لوازم یدکی گوسفند دارم

۴۵- یارو میره قهوه خونه تا میتونه چایی میخوره ۵ تا ۱۰ تا ۱۵ تا. قهوه خونه چیه شاکی میشه میگه: بابا خسته نشدی این همه چایی خوردی؟ یارو میگه: راست میگی واللا قربونت یه چایی بیار بخوریم خستگیمون در بره

۴۶- به یارو میگن بابات مرده میگه نه بابا اصلا امکان نداره، میگن والله مرده، یارو میگه تا حالا اصلا سابقه نداشته

۴۷- یارو میخواسته هواپیما دزدی کنه. میره به خلبانه میگه برو لندن خلبانه میگه نمیرم.یارو میگه خب برو دبی ، خلبانه میگه نمیرم. یارو میگه پس برو شمال خلبانه میگه نمیرم یارو میگه بابا حد اقل بزار یه بوق بزنیم

۴۸- به یارو میگن تو شهرتون آثار باستانی دارین؟ میگه نه ولی دارن میسازن

۴۹- یکی به رفیقش می گه : شنیدم تو ظرف شستن به زنت کمک می کنی؟ زن ذلیل! می گه خب مگه چیه . اونم تو رخت شستن به من کمک می کنه

۵۰- یارو رفت تعلیم رانندگی رفیقش پرسید چطور بود ؟ گفت : گفت خوب بود ولی مربیه خیلی مذهبی بود .. هر طرف من می پیچیدم می گفت یا امام رضا یا ابوالفضل

۵۱- به یارو میگن اگر حالت تهوع بهت دست بده چیکار میکنی ؟ میگه : من بهش دست نمیدم

۵۲- یکی میگه: من" ‏حافظ کل قرآنم"، ‏یارو میگه: ‏از این قران کوچیکا یا بزرگا

۵۳- از یارو می پرسن که برای بستن یه لامپ به چند نفر احتیاجه می گه 3 نفر می گن چرا 3 نفر ؟ میگه: یه نفر میره بالا
نردبون ، لامپ رو میگیره .. دو نفر هم از پایین، نردبون رو میچرخونن

۵۴- غضنفر میره سیگار فروشی: آقا سیگار برگ دارین؟ خیر. پس یک بسته سیگار کوبیده بدین

۵۵- یارو بالای پل هوایی ایستاده بوده میگه: حالا ما نفهم ، ما بی شعور ... اینجا اصلأ آب ردمیشه که پل زدن؟

۵۶- یه یارو زنگ میزنه پیتزا فروشی میگه یه پیتزا می خواستم. فروشنده میگه . به نام ... ؟ یارو میگه . آخ آخ . ببخشید .به نام خدا ، یه پیتزا می خواستم

۵۷- از یارو میپرسن بنظر تو سخت ترین کار چیه؟ میگه: نمک تو نمکدون ریختن، چون سوراخ هاش خیلی ریزه

۵۸- یارو دکتر می شه، به مریضش قرص می ده می گه: ‏یکی قبل از خواب بخور، یکی قبل از بیدار شدن

۵۹- یارو میره در خونه دوستش و هر چی در میزنه کسی درو باز نمیکنه، با خودش میگه فکر کنم درشون خرابه، بهتره زنگ بزنم

۶۰- یارو میره جبهه فرداش بر میگرده میگن چرا برگشتی؟ میگه پدر سوخته ها به قصد کشت تفنگ بازی میکردن

۶۱- یارو برای بار چهارم میره پیش گیشه و بلیط میخره. بلیط فروش بهش میگه چی شده چرا شما چهار دفعه بلیط خریدین. یارو میگه: ‏آخه هر دفعه که میخوام برم تو سینما اون یارو بلیط مو میگیره پاره میکنه

۶۲- به یارو میگن: حالت چطوره؟ میگه: بد نیست  تازه موکتش کردم

۶۳-یکی  ميره خواستگاري، دختره سبيل داشته، بهش ميگه:

 چرا سبيل داري؟

دختره ميزنه زير گريه، طرف می خواسته دلداريش  بده ميگه:

مرد كه گريه نمي‌كنه!!

 

۶۴- پليس به یکی میگه: آقا اينجا ماهي‌گيري ممنوعه!!! طرف میگه:

 ولي اينجا تابلو نزدين!!!

پليس: نزديم كه نزديم، زود باش از بالاي اون آكواريوم بيا پايين!!!!

۶۵- معلم: براي قطع جريان برق بايد چي كار كنيم؟ شاگرد: بايد قبض برق رو پرداخت نكنيم


۶۶- يه نفر ميره كارواش بهش ميگن پس ماشينت كو ؟ ميگه راه نزديك بود پياده اومدم



۶۷-يه نفر ميره بانك وام بگيره ضامن نداشته منفجر ميشه

 

۶۸- به يه نفر ميگن با ريلكس جمله بساز.ميگه:رفتيم باغ وحش با گوريل عكس انداختيم

 

۶۹- يکي يه تيکه يخ گرفته دستش تو آفتاب داشت متفکرانه نگاش ميکرد بهش ميگند چيکار ميکني؟ ميگه:من هنوز نفهميدم اين يخه کجاش سوراخه که ازش آب ميچکه

۷۰- به یه نفر ميگن شغل شما چيه؟ ميگه : يه مامور اطلاعات هيچوقت شغلش رو لو نميده

 

+ نوشته شده توسط سفیر در چهارشنبه پانزدهم دی 1389 و ساعت 1:35 | یک نظر
 

 

 سلام

اگه دلتون می خواد جوک هایی بخونین که

 خنده دار و مودب و کوتاه باشه

و توش نسبت به اقوام و افراد خاصی هم توهین نشده باشه

 جوک های زیر رو بخونین :

 

۱- دو تا دیوونه ميرن يك رستوران كلاس بالا، ‌دو تا كوكا سفارش ميدند‌، بعد هم يكي يك ساندويچ از كيفشون درميارند، ‌شروع مي‌كنند به خوردن. گارسونه مياد ميگه: ‌ببخشيد،‌شما نمي‌تونيد اينجا ساندويچ خودتونو بخوريد. احمقا يك نگاهي به هم مي‌كنند، ‌ساندويچاشونو باهم عوض مي‌كنند.

 

۲- يه روز يه نفر کاغذي پيدا ميکنه که روش يه شماره تلفن نوشته بود . زنگ ميزنه به همون شماره و ميگه: آقا من شماره تون رو پيدا کردم آدرس بديد بيارم خدمتتون!

 

۳- یه نفر 10 تومن ميندازه تو صندوق صداقات، هنوز دوقدم رد نشده بوده،‌ يك ماشين ميزنه بهش، درب و داغونش ميكنه. همون وقت يك باباي ديگه‌اي داشته يك پولي مينداخته تو همون صندوق، ‌یارو با حال زار پاميشه، ‌ميگه: آقا پولتو اونتو ننداز، اون صندوقش خرابه

 

۴- یه نفر ميره كله پاچه فروشي، يارو بهش ميگه: قربون چشم بگذارم؟ طرف ميگه: نه آقا! حداقل صبر كن من برم قايم شم.

 

۵- یه نفر 19 تا بچه داشته،‌ بهش ميگن: چرا يك بچه ديگه نمياري، رُند شه؟! ميگه: فرزند كمتر، زندگي بهتر

 

۶- یه نفر ميره راهپيمايي، مي‌بينه شلوغه برميگرده

 

۷- یه نفر تو اتوبوس واستاده بوده، يهو ميبينه بند كفشش بازه. به كنار دستيش ميگه: آقا قربون دستت، ‌يك دقيقه اين ميله رو نگردار من بند كفشم رو ببندم.

 

۸- یه نفر تو مسابقه بيست سوالي شركت ميكنه، قبل از مسابقه بهش ميگن: ببين جواب ژاندارمريه ولي همون اول نگي كه ضايع بشه، يه چند تا سوال اولش بكن بعد جوابو بگو. مسابقه شروع ميشه، یارو ميپرسه: جانداره؟ مجريه ميگه: نه. یارو ميگه: مِريه؟ ميگه: نه. یارو ميگه: جاندارمريه؟

 

۹- يه نفر سوار آسانسور ميشه ميبينه نوشته ظرفيت ۶ نفر با خودش ميگه عجب بدبختيه حالا ۵ نفر ديگه از کجا بيارم.

 

۱۰- بازیکن برزیل که پایش به شدت آسیب دید رونال... نام دارد:

1-یک 2-دو 3-سه 4-چهار

 

۱۱- سر دسته طالبان اسامه بن... نام دارد:

1-لادن 2-مهوش 3-سقرا 4- ساناز

 

۱۲- به یه دونه شلوار لی می گن: "لیوان "

به دو تا شلوار لی می گن: "لی لی"

به 3 تا شلوار لی می گن: "تریلی"

به 4 تا می گن: "چارلی"

به 5 تا می گن: "لی لی تو تریلی"

به 6 تا می گن: "لی لی با چارلی"

به 7 تا شلوار لی میگن: "خیلی!!!"

 

۱۳- اولی: از مسافرت چی آوردی؟
دومی : تشریف!!!

 

۱۴- خانمی به اورژانس تلفن زد و با اضطراب گفت: آقای دکتر زود بیاید ، بچه ام خودکار منو قورت داده!
- باشه الان می اییم.
- تا رسیدن شما من چه کار کنم؟
- خب با 
مداد بنویسید!

 

۱۵- روزی پسری به مغازه الکتریکی می رود و می گوید: ببخشید آقا ، شرمنده ام ، واقعا عذر می خواهم ، لامپ دارید؟!!
فروشنده : آره پسرجان ، داریم ولی چرا این قدر معذرت خواهی می کنی؟
پسر: آخه لامپ را برای توالت می خوام!!

 

۱۶- معلم به شاگرد می گه: 5 تا حیوان درنده نام ببر شاگرد می‌گه: 2 تا ببر 3 تا شیر! 

 

۱۷- به یکی میگن: سلام. می گه:هان!  می گن: نگو هان، بگو علیك سلام.  می گه: آهان!

 

۱۸- از یکی می‌پرسن: بلدی پیانو بزنی؟! میگه: من نه. ولی یه داداش دارم اونم بلد نیست.

 

۱۹- یکی مهم میشه زیرش خط میكشن، تو امتحان میاد!

 

۲۰- یکی بیهوا میاد تو اتاق، خفه میشه!

 

۲۱- بچه : مامان ناهار چي داريم؟

مادر با عصابنيت : زهر مار

بچه : اخ جون از شر تخم مرغ راحت شدم.

 

۲۲- یکی رو برق ميگيره ميميره فاميلاش سر قبرش با فاز متر فاتحه میخوندن.

 

۲۳- به یکی میگن: كجا داری میری؟ میگه: دارم برمیگردم!

 

۲۴- به یکی می گن با وطن جمله بساز. میگه من رفتم حمام و تنم را شستم. می گن نه! با ط دسته دار. میگه اتفاقاً با طی دسته دار شستم!

 

۲۵- کلمه مادر و زن، هر دو کلمه مقدسی هستند ، ولی پناه بر خدا اگر این دو کلمه یکجا تلفظ شوند!

 

۲۶- من انسان موفقی هستم

دوست داری بدونی رمز موفقیتم چیه !؟

اینه !

۱۲۳۲۱۳۴۰۳۲۱۴۵۹۱۸۲۶۶۵۱۹۲۳۴۶۰۹۸۷۱۲-۴۰۵

به کسی نگیا !!

 

۲۶- دو نفر داشتن برا هم چاخان می کردن، 
اولی می گه : یه کوه نزدیک ماست هر وقت میگم جاسم ، 
اونم می گه : جاسم جاسم . 
دومی میگه :این که چیزی نیست کوهی که نزدیک ماست ، 
هر وقت من میگم : جاسم ، 
میگه : کدوم جاسم ؟!!

 

۲۷- سر سفره عقد عروس بله نمی گفته، داماد یکم فکر می کنه، با صدای بلند میگه: عمو زنجیر باف

 

۲۸- یکی میافته تو چاه فامیلاش میان سند میزارن تا درش بیارن !

 

۲۹- یکی دنبال یه دزده می زاره ازش جلو میزنه !

 

۳۰- یه نفر خودکارش تموم میشه ترک تحصیل میکنه !

 

۳۱- يكي خوابش سنگين ميشه تختش ميشكنه 

بعد كه از خواب ميپره دستش ميشكنه 

فرداش از مرحله پرت ميشه پاش هم ميشكنه 

یه هو ميزنه به سرش سرش هم ميشكنه 

بعد خودش رو ميزنه به اون راه گم ميشه 

خیلی اعصابش خورد ميشه نوار خالي گوش ميده 

يه هو مي خوره زمين تا خونه سينه خيز ميره

 بی هوا میره تو اتاق خفه میشه.

 

۳۲- یکی داشته جلو پمپ بنزين سيگار ميكشید ه ميگن آقا اينجا پمپ بنزينه سيگارنكش ميگه  اهه من جلو بابام هم سيگار ميكشم

 

۳۳-  یکی ميره آمپول بزنه ميره تو درمانگاه پيش پرستاره ميگه خانم من اومدم آمپول بزنم پرستاره نگاه ميكنه ميبينه پني سيلين داره ميگه آقاشما آخرين بار كي پنيسيلين زدين ؟ ميگه ديروز پرستاره ميگه خيلي خب آمپول رو ميزنن و یارو غش ميكنه حالش بد ميشه و .... بعد از اينكه حالش رو جا ميارن پرستاره با عصبانيت ميگه  مگه نگفتي ديروز پني سيلين زدي طرف میگه : آره ولي ديروز هم همينجوري شدم!

 

۳۴- فارسي را پاس بداريم  :

چنگال : قاشق تابستوني-  يكي بود يكي نبود 
كفش : نفربر 
كشتي : تش خيس 
آينه : من درش پيدا 
شيشه : اونورش پيدا 
حمام : پاكستان 
دگمه : بستني 
دمپايي : منبر 
سيم خاردار : ديوار تابستوني 
بچه گربه : نيمكت 
پاي گربه : پاكت 
قايق : كفتر - تشخیس
ماشين : مراكش  
پاك كن : مالش بر دانش 
مگس : پرويز 
بادمجان : خيار عزادار 
گوجه : چراغ خطر ديزي 
دماغ : نفس كش 
گوش كوب : لهستان

 ۳۵- یکی داشته با بچش گرگم به هوا بازي ميكرده يه هو جو ميگيردش بچش رو ميخوره.

پَ نه پَ -2 (طنز)

 

 

پَ نه پَ -2 (طنز)

 

تو تاکسی تنها نشستم میخوام کرایه حساب کنم طرف میگه 1 نفر!!
میگم پـَـ نه پـَـ 2 نفر حساب کن خورزوخان هم هست!!

 

************************

 


به دوستم میگم وی پی ان داری؟ میگه واسه رد شدن از فیلترینگ میخوای
پـَـ نه پـَـ واسه رد شدن از تنگه ابو غُریب میخوام. هم سنگرام منتظرن


************************

 


بچه داییم به دنیا اومده .. همه خوشحال و اینا .. مامان بزرگم برگشته میگه حالا میخواین براش اسم بذارین؟
پـَـ نه پـَـ میخوایم همین جوری ولش کنیم اسمش بشه:... نیو فولدر!!!

 

************************

 


دارم با تلفن حرف میزنم. بابام میگه دوست دخترت بود؟
پـَـ نه پـَـ ژاک شیراک بود درمورد مناغشات اخیر خاور میانه نظرمو میخواست!!!!

 

************************

 


پسر همسایمون تو پارک داشت بریک دنس می کرد یکی اومده بعد نیم ساعت تماشا میگه ایشون داره میرقصه؟
گفتم: پـَـ نه پـ خنده داروگوناگون...

ما را در سایت خنده داروگوناگون دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : محمدهادی طباطبایی jaleb بازدید : 497 تاريخ : پنجشنبه 10 اسفند 1391 ساعت: 16:46