خنده داروگوناگون

ساخت وبلاگ

  

پَ نه پَ -3 (طنز)

 

 

به دوستم میگم دارم واسه چند روز میرم آبادان. میگه واسه کار داری میری؟

 

پـَـَـ نــه پـَـَــــ یه دماسنج خریدم دارم میرم تو دمای بالای 50 درجه تستش کنم

 

 

****************

 

رفتم الکتریکی می گم آقا سه راهی دارین؟ میگه سه راه برق؟!!!
پـَـَـ نــه پـَـَــــ سه راه آذری، دربست

 

****************

 


نصفه شب یکی از بالا درمون پرید تو حیاط داداشم گفت علی دزده؟
پـَـَـ نــه پـَـَــــ "زوروِ " داره از دست گروهبان گارسیا در میره

 

****************

 


پسره اومده خواستگاریم میگم من الان می خوام درس بخونم می گه یعنی چند سال دیگه می خوای ازدواج کنی؟
پـَـَـ نــه پـَـَــــ 10 دقیقه صبر کنی این صفحه رو بخونم درسم تموم میشه

 

****************

 
 


کارتمو دادم به بلیط فروش مترو میگه شارژش کنم؟
میگم پـَـَـ نــه پـَـَــــ میرم از شارژ خورشیدی استفاده می کنم

 

****************

 
 


با ماشین افتادیم ته دره یارو میگه زنگ بزنم آمبولانس بیاد؟
میگم : پـَـَـ نــه پـَـَــــ یه مشکل درون خانوادست خودمون حلش میکنیم

 

****************

 


صدای خروپفش کشتمون ! تکونش دادم از خواب پریده، میگه سر صدام اذیتت می‌کنه؟
میگم پـَـَـ نــه پـَـَــــ جنس صداتو دوست دارم می‌خواستم بت بگم سعی‌ کن تو اوج که میری رو تحریرات بیشتر کار کنی‌!

 

****************

 
 


از تاکسی پیدا شدم به راننده نیگا میکنم، میگه باقی پولتو میخوای؟
میگم پـَـَـ نــه پـَـَــــ میخوام یه دل سیر نیگات کنم که میری دلتنگت نشم!

 

****************

 


داریم راه میریم با دوستام پام پیچ خورده، خوردم زمین میگه کمک می‌خوای؟
میگم پـَـَـ نــه پـَـَــــ شماها خودتونو نجات بدین من اینجا میمونم مقاومت می‌کنم

 

****************

 
 
 


دختره "با کلی عشوه و ناز" میگه کلی پسر با تک تک نفس های من مردن !
پسره با اعتماد نفس میگه پـَـَـ نــه پـَـَــــ میخواستی نمیرن ازاون بوی بد دهنت

 

****************

 


تو پارک رفتم دستشویی اومدم بیرون یکی جلومو گرفته! میگم پولیه؟
میگه پـَـَـ نــه پـَـَــــ من اینجا نشستم پشه ها نیان تو حین کار براتون مزاحمت ایجاد کنند

 

****************

 


از خونه زنگ زدم فست فود غذا بیارن، طرف میگه بفرستم واستون؟
پـَـَـ نــه پـَـَــــ آپلود کن، لینکش رو بده، دانلود میکنم

 

****************

 


میگن کریستف کلمب وقتی رسید به امریکا سرش رو از پنجره کشتی کرد بیرون از یه سرخ پوست پرسید داداش اینجا آمریکاست؟
سرخ پوسته گفت پـَـَـ نــه پـَـَــــ ژاپنه ما هم چون شلوار پامون نیست از خجالت قرمز شدیم

 

****************

 


رفتم داروخونه، میگم باند دارین؟ میگه باند پانسمان؟
پـَـَـ نــه پـَـَــــ باند فرودگاه ! میخوام فرود بیام !

 

****************

 
 
 


به دوستم میگم من عاشق این ماشین شاسی بلندام. میگه منظورت پرادو و رونیزو ایناست؟
پـَـَـ نــه پـَـَــــ منظورم کامیونو تراکتورو ایناست!

 

****************

 


ماشینه تا شیشه جمع شده. یه نفر اون بغل افتاده پارچه سفید روش كشیدن. یارو داره رد میشه ... میگه مرده؟
پـَـَـ نــه پـَـَــــ تصادف خستش كرده خوابیده

 

****************

 


ایستک خوردیم شیشه هاش رو کابینت گذاشته. دوستم شب اومده می گه ایستک خوردید؟
پـَـَـ نــه پـَـَــــ شیشه خالی خریدیم ژست بگیریم که ایستک خوردیم !

 

****************

 


هفته پیش مریض شدم، رفتم آمپول بزنم. آمپولارو دادم به پرستاره. میگه آمپول بزنم؟
پـَـَـ نــه پـَـَــــ توش آب پر کن تفنگ بازی کنیم!

 

****************

 


روی نیمکت توی پارک، روزنامه دستمه... اومده میگه... روزنامه میخونی؟
پـَـَـ نــه پـَـَــــ سبزی خریدم نمیدونم لای کدوم صفحه گذاشتم

 

****************

 
 


دراز کشیده بودم لب استخر. دوستم میگه آفتاب می گیری؟
پـَـَـ نــه پـَـَــــ با خورشید مسابقه گذاشتیم، هر کی دیرتر بخنده برندس !

 

****************

 


رفتم بچه خواهرمو از مهدکودک بیارم. مربیه میگه بچه رو میبریدش؟
پـَـَـ نــه پـَـَــــ همینجا میخورمش

 

****************

 


دارم کباب درست میکنم رو منقل و سیخای کبابو میگردونم. اومده خودشو لوس کرده با لحن بچه گونه میگه عشقم داری کباب درست میکنی؟
پـَـَـ نــه پـَـَــــ دارم فوتبال دستی بازی میکنم

 

****************

 


جلو عابر بانک تو صف وایسادم یارو می گه ببخشید شمام پول میخاین؟
پـَـَـ نــه پـَـَــــ خونه کامپیوتر نداریم میام اینجا فیس بوکم رو چک کنم

 

****************

 


برای طرح یه شکایت رفتم کلانتری. طرف میگه از کسی شکایت دارین؟
پـَـَـ نــه پـَـَــــ اومدم فرار مایکل اسکلفیلد رو از فاکس ریور گزارش کنم

 

****************

 


مگس نشسته رو برنج به خواهرم میگم: مگــــــــس ... ! میگه بکشمش؟
پـَـَـ نــه پـَـَــــ زشته برنج خالی بخوره یکم خورشت بریز واسش

 

****************

 


رفتم گیلاس بخرم. یارو میگه بریزم تو پلاستیک؟
پـَـَـ نــه پـَـَــــ همینجوری دونه ایی بده بندازم دور گوشم خوشگل شم !!!

 

****************

 


به دوستم میگم دیشب تو کرمان یه پسره بنزین ریخته سرش خودشو تو خیابون آتیش زده. میگه سوخت؟!
پـَـَـ نــه پـَـَــــ یه جون گرفت رفت مرحله بعد !

 

****************

 


دارم فیلم میبینم. زنه توش بیکینی پوشیده. مامانم اومده میگه کانال خارجیه؟
پـَـَـ نــه پـَـَــــ کانال ایرانیه اما این یه فیلم رو قبل از سانسور دارن پخش می کنن تا حواس بیننده ها رو تست کنند!

 

****************

 


رفتم مرغ سوخاری بخرم یارو میگه همین‌جوری میبری؟
پـَـَـ نــه پـَـَــــ یه شورت پاش کن جلو مهمونا خجالت نکشه

 

خنده داروگوناگون...
ما را در سایت خنده داروگوناگون دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : محمدهادی طباطبایی jaleb بازدید : 572 تاريخ : چهارشنبه 8 خرداد 1392 ساعت: 23:51

 

جوک خنده دار, مطالب طنز

 

پسره تو كليسا نشسته بوده، يهو مي‌بينه يه دختر خيلي خوشگل  مياد تو. ميدوه ميره پشتِ يه مجسمه قايم ميشه. دختره مياد ميشينه جلوي محراب و ميگه: اي خدا! تو به من همه چي دادي ، پول دادي ، قيافه دادي ، خانواده خوب دادي... فقط ازت يه چيز ديگه ميخوام... اونم يه شوهر خوبه ...يا حضرت مسيح‌! خودت كمكم كن! پسره از پشت مجسمه مياد بيرون ميگه: عيسي هل نده!‌ هل نده زشته ، خودم ميرم!

 

♦♦♦♦♦♦♦♦♦لطیفه های خنده دار♦♦♦♦♦♦♦♦

 

طرف عروسي ميكنه، هفته بعد دست خانوم رو ميگيره ميبره دكتر ، ميگه: اقاي دكتر ما بچه دار نميشيم!! دكتره ميپرسه: چند وقته ازدواج كردين؟ طرف ميگه: يك هفته است!! دكتره شاكي ميشه، ميگه: داداش من، اين زنه ، مايكرووِيو كه نيست

 

♦♦♦♦♦♦♦♦♦لطیفه های خنده دار♦♦♦♦♦♦♦♦

 

شکمو داشته نوار روضه گوش میداده میزنه آخر نوار ببینه شام ميدن یا نه

 

♦♦♦♦♦♦♦♦♦لطیفه های خنده دار♦♦♦♦♦♦♦♦

 

غضنفر ميره رستوران، گارسون ميخواد بزارتش سر كار ميگه: غذاي امروز «كوجی پورو تياپوفو ساخارينو گلاسه» با «ليمو» است! غضنفر ميگه : «كوجی پورو تياپوفو ساخارينو گلاسه» با چي

 

♦♦♦♦♦♦♦♦♦لطیفه های خنده دار♦♦♦♦♦♦♦♦

 

پسره ، دختر محلشون را نشون ميکنه ، رفيقاش ميان با سنگ ميزنن

 

♦♦♦♦♦♦♦♦♦لطیفه های خنده دار♦♦♦♦♦♦♦♦

 

تُو قلبمی ، تُو خونمی ، تُو تموم وجودمی ........ رفتم دکتر ، ميگن انگل داری

 

♦♦♦♦♦♦♦♦♦لطیفه های خنده دار♦♦♦♦♦♦♦♦

 

به دختره مي گن اگه دنيا رو بهت بدن چي كار مي كني مي گه من فعلا مي خوام درسمو ادامه بدم

 

♦♦♦♦♦♦♦♦♦لطیفه های خنده دار♦♦♦♦♦♦♦♦

 

دو تا دانمارکی با هم همسایه بودن ... هر سی ثانیه برق یکیشون می رفت ... تحقیق می کنن می بینن از چراغ راهنمایی برق ميدزدیدن

 

♦♦♦♦♦♦♦♦♦لطیفه های خنده دار♦♦♦♦♦♦♦♦

 

به عضنفر میگن از قفل فرمونت راضی هستی میگه آره فقط سر پیچ اذیت می کنه!

 

♦♦♦♦♦♦♦♦♦لطیفه های خنده دار♦♦♦♦♦♦♦♦

 

غضنفر ميره تو صف نونوايي، شاطر نونوائی ميگه: نون تا اينجا بيشتر نمي‌رسه، بقيه برن. غضنفر ميگه: ببخشيد اگه ميشه جمع‌تر وايسين نون به ما هم برسه

 

♦♦♦♦♦♦♦♦♦لطیفه های خنده دار♦♦♦♦♦♦♦♦

 

غضنفر میره بالای پل عابر پیاده داد می زنه حالا من خر،من نفهم، آخه شما این رودخانه می بینید که اومدین روش پل زدین

 

♦♦♦♦♦♦♦♦♦لطیفه های خنده دار♦♦♦♦♦♦♦♦

 

يه برره ای به رفيقش مي گه من يه تمساح پيدا كردم چيكارش كنم؟ ميگه ببرش باغ وحش. فردا رفقيش مي گه برديش؟ يارو مي گه : آره ، تازه امشب هم مي خوام ببرمش سينما

 

♦♦♦♦♦♦♦♦♦لطیفه های خنده دار♦♦♦♦♦♦♦♦

 

غضنفر میمیره ، شب اول قبر ۶۲ تا فرشته میان سراغش. ۲تاشون سوال می کردن  .... ۶۰ تاشون حالیش می کردن

 

♦♦♦♦♦♦♦♦♦لطیفه های خنده دار♦♦♦♦♦♦♦♦

 

سپاس و ستايش دانشگاه آزاد را ، که ترکش موجب بي مدرکي است و به کلاس اندرش مزيد در به دري ، هر ترمي که آغاز مي شود موجب پرداخت زر است  و چون به پايان رسد مايه ضرر ، پس در هر سال دو ترم موجود و بر هر ترمي شهريه اي واجب ..... از جيب و جان که بر آيد ...... کز عهده خرجش به در آيد

 

♦♦♦♦♦♦♦♦♦لطیفه های خنده دار♦♦♦♦♦♦♦♦

 

يه دفعه يه پسره داشته راه ميرفته ميخوره زمين هواااااااااا ميره نميدونی تا کجاااااااا ميره

 

♦♦♦♦♦♦♦♦♦لطیفه های خنده دار♦♦♦♦♦♦♦♦

 

يارو  زنگ میزنه ۱۱۰ میگه آقا پدال گاز و پدال ترمز و پدال کلاچ و فرمون و دنده رو دزدیدن! پلیس میگه ، برو صندلی جلو بشین

 

♦♦♦♦♦♦♦♦♦لطیفه های خنده دار♦♦♦♦♦♦♦♦

 

يه بچه خوشگله ريش بزی ميذاره ، گرگه مياد ميخورتش

 

♦♦♦♦♦♦♦♦♦لطیفه های خنده دار♦♦♦♦♦♦♦♦

 

یه روز سه تا خانوم مرغه به هم میرسن اولی میگه چه روزگاری شده ، دیشب تو کیف دخترم یه عکس جوجه خروس پیدا کردم ..... دومی ميگه این که چیزی نیست یه روز دیدم دخترم تو خیابون داره با یه خروسه ميگه و ميخنده .... سومی ميگه اینها که چیزی نیست من دیشب تو کیف دخترم یه تخم مرغ پیدا کردم

 

♦♦♦♦♦♦♦♦♦لطیفه های خنده دار♦♦♦♦♦♦♦♦

 

يارو ماشينش تو برف گير ميکنه زنجير نداشته ،  سينه ميزنه

 

♦♦♦♦♦♦♦♦♦لطیفه های خنده دار♦♦♦♦♦♦♦♦

 

به آسمون نگاه ميکنم تو رو ميبينم ... به دريا نگاه ميکنم تو رو ميبينم  ... به دشت های سبز نگاه ميکنم تو رو ميبينم و حتی وقتی به قلبم نگاه ميکنم تو رو ميبينم ... بابا بيا برو اونطرف بگذار يه چيز بهتر ببينيم

 

♦♦♦♦♦♦♦♦♦لطیفه های خنده دار♦♦♦♦♦♦♦♦

 

به غضنفر ميگن سه تا اسم بگو توش الله داشته باشه .. ميگه شکرالله ، حمدلله ، سيندرلاه

 

♦♦♦♦♦♦♦♦♦لطیفه های خنده دار♦♦♦♦♦♦♦♦

 

يه دفعه يه آفتاب پرست ميره رو جعبه مداد رنگی " هنگ " ميکنه

 

♦♦♦♦♦♦♦♦♦لطیفه های خنده دار♦♦♦♦♦♦♦♦

 

!!!! يه دفعه پليس  (غضنفر)  را ميگيره بهش ميگه کارت ماشين ، گواهينامه ، بيمه ..... غضنفر ميگه بايد با اينها جمله بسازم

 

♦♦♦♦♦♦♦♦♦لطیفه های خنده دار♦♦♦♦♦♦♦♦

 

دکتر نظام وظيفه پسر لاغری را معاينه کرد و در برگه نوشت : معاف، به دليل ضعف جسماني

پسره با خوشحالي گفت : آخ جون  فوری ميرم زن ميگيرم

دکتره نوشت : و همچنين ضعف عقلاني

 

♦♦♦♦♦♦♦♦♦لطیفه های خنده دار♦♦♦♦♦♦♦♦

 

يه روز چند تا رفيق ميخواستن برن گردش ، اولی ميگه ماشينش با من ، دومی ميگه نهارش هم با من ، سومی هم ميگه تخمه و چای هم با من ، چهارمی ميگه پس حالا که همتون يه چيز ميارين منم داداشم را ميارم

 

♦♦♦♦♦♦♦♦♦لطیفه های خنده دار♦♦♦♦♦♦♦♦

 

مادر : پسرم ، من دارم مي رم خريد يه وقت به كبريت دست نزني ها

پسر : نه مامان جون  من خودم فندك دارم

 

♦♦♦♦♦♦♦♦♦لطیفه های خنده دار♦♦♦♦♦♦♦♦

 

يه بچه ايي تازه بدنيا اومده بوده ، شير مامانشو نمي خورده ، هر زن ديگه اي هم آوردن ، فايده نداشته بچه شير اونا رو هم نمي خورده تا اينکه يه زن سياه ميارن بچه شيرشو مي خوره بابائه مي گه : آهان ، پدر سوخته ، تو شيرکاکائو مي خواستي ما نمي دونستيم

 

♦♦♦♦♦♦♦♦♦لطیفه های خنده دار♦♦♦♦♦♦♦♦

 

يک روز غضنفر خواب ميبينه بزرگترين نون بربري دنيا را خورده صبح که بلند ميشه ميبينه لاحافش نيست

 

♦♦♦♦♦♦♦♦♦لطیفه های خنده دار♦♦♦♦♦♦♦♦

 

فرق يك مرد با يك گربه چيه؟

- يكيشون يه موجود دله است كه بي چشم و روئه و براش مهم نيست كه كي بهش غذا ميده, اون يكي يه حيوان ملوس خانگيه.

 

♦♦♦♦♦♦♦♦♦لطیفه های خنده دار♦♦♦♦♦♦♦♦

 

طرف خيلي شاكي ميره ثبت‌احوال، ميگه: آقا اين اسم من خيلي ضایعه ، بايد حتماٌ عوضش كنم. كارمنده ازش ميپرسه، مگه اسمتون چيه؟ طرف ميگه: خشايارِ گهُ‌چهره ! كارمنده ميگه: آره خوب حق داريد، بايد حتماً عوضش كنيد. حالا چه اسمي ميخوايد بگذاريد؟  خشايار ميگه: خشايار ان‌چهره! 

 

♦♦♦♦♦♦♦♦♦لطیفه های خنده دار♦♦♦♦♦♦♦♦

 

یه نفر ميره زير ماشين، رفقاش با دمپايي و سنگ ميزنن درش ميارن!

 

♦♦♦♦♦♦♦♦♦لطیفه های خنده دار♦♦♦♦♦♦♦♦

 

دو نفر رفته بودن شكار، اولی از دور يك شير ميبينه، نشونه ميگيره ميزنه... تيرش خطا ميره و ميخوره به دم شيره. شيره هم شاكي ميشه، ميدوه طرفشون كه سرويسش كنه. اولی جنگي ميره بالاي درخت، ميبينه رفیقش همينجور اون پايين واستاده، بهش ميگه: بابا بيا بالا، الان مياد دهنتو سرويس ميكنه. یارو يك نگاهي بهش ميكنه، ميگه: برو گمشو ! مگه من زدم؟!

 

♦♦♦♦♦♦♦♦♦لطیفه های خنده دار♦♦♦♦♦♦♦♦

 

63- يك بابايي داشته از سر كار برميگشته خونه، يهو ميبينه يك جمع عظيمي دارن تشييع جنازه ميكنند، منتها يجور عجيب غريبي: اول صف يك سري ملت دارن دو تا تابوت رو ميبرن، بعد يك يارو مرده با سگش راه ميره، بعد ازون هم يك صف 500 متري ملت دارن دنبالشون ميرن. يارو كف ميكنه، ميره پيش جناب سگ دار، ميگه: تسليت عرض ميكنم قربان، خيلي شرمندم... ميشه بگيد جريان چيه؟ يارو ميگه: والله تابوت جلوييه خانممه، پشتيش هم مادر خانومم... هردوشون رو ديشب اين سگم پاره پاره كرده! مرده ناراحت ميشه، همينجور شروع ميكنه پشت سر يارو راه رفتن، بعد از يك مدت برميگرده ميگه: ببخشيد من خيلي براتون متاسفم، ميدونم الانم وقت پرسيدن اينجور سوالا نيست، ولي ممكنه من يك شب سگ شما رو قرض بگيرم؟! مرده يك نگاهي بهش ميكنه، اشاره ميکنه به 500 متر جمعيتي پشت سر، ميگه: برو ته صف!

 

♦♦♦♦♦♦♦♦♦لطیفه های خنده دار♦♦♦♦♦♦♦♦

 

يه  مشنگي يهو  بي هـوا  مياد تو اتاق ، خفه ميشه!    

خنده داروگوناگون...
ما را در سایت خنده داروگوناگون دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : محمدهادی طباطبایی jaleb بازدید : 598 تاريخ : چهارشنبه 8 خرداد 1392 ساعت: 23:50

 

 

جوک های زیبا و خنده دار

 

غضنفر چند هفته بوده هر روز پشت سر هم مي‌رفته از داروخونه قرص سوسک کش مي‌خريده.يه روز دکتره ازش مي پرسهتو چرا اينقدر قرص سوسک کش مي‌خري؟

 

ميگه: آخه من هرچي اينا رو پرت مي‌کنم نميخوره به سوسکها!

 


==========================
 


به غضنفر ميگن به زنبورايي که از کندو محافظت مي کنن چي ميگن؟
ميگه: ميگن خسته نباشيد!

 


 
==========================
 

 

 

یارو زنگ ميزنه فرودگاه و ميگه: ببخشيد از اينجا تا تهران چقدر راهه؟
کارمنده ميگه: يه لحظه...
ميگه: خب خيلي ممنون! و قطع مي‌کنه!!

 

 

 
==========================
 

از يه نفر ميپرسن ميدوني اگه 23 تا کله و 23 تا پاچه را با هم بريزي تو يه دونه ديگ، از کجا بايد بفهميم کدوم پاچه مال کودوم کله است؟
ميگه اينکه کاري نداره کف پاش رو قلقلک ميکني ميبيني هر کله اي خنديد معلوم ميشه پاچه مال اون بوده!!

 

==========================

 


به يارو ميگن دستشويي چند بخشه؟
ميگه خب معلومه! دو بخش! مردونه و زنونه!!

 


 
 
==========================
 
 

روزي يک تيمسار سوار تاکسي شد. راننده ي تاکسي از او پرسيد: آقا شما سرهنگ هستيد؟
تيمسار تواضع به خرج داد و گفت : بله!
راننده تاکسي گفت : پسر مرض داري لباس تيمسارها رو مي پوشي؟

 

 
==========================
 
 

بيماري به دکتر مراجعه نمود و گفت : دکتر جون دلم خيلي درد ميکنه.
دکتر گفت : عزيزم دلت کار ميکنه؟
بيمار گفت : خير آقاي دکتر ، فعلا بيکاره!

 

 
==========================
 
 

ديوانه ي اولي : قصد کردم همه ي جواهرات و الماس هاي روي زمين را بخرم!
ديوانه ي دومي: قصد بيجايي کردي ، من اصلا قصد فروش آن ها را ندارم!

 

 
==========================
 
 

واعظي منبري رفت و سخنراني جالبي ارائه داد. کدخدا که خيلي لذت برده بود به واعظ گفت : روزي که ميخواهي از اين روستا بروي بيا سه کيسه برنج از من بگير!
واعظ شادمان شد و تشکر کرد. روز آخر در خانه ي کدخدا رفت و از کيسه هاي برنج سراغ گرفت.
کدخدا گفت : راستش برنجي درکار نيست. آن روز منبر جالبي رفتي من خيلي خوشم آمد و گفتم من هم يک چيزي بگويم که تو خوشت بيايد.

 

 
==========================
 
 

افغانيه رو مي خوان اعدام کنن ، ميگن حرف آخرت چيه ؟ ميگه کارگر نمي خواي !

 
==========================
 
 
 

يه دکتر اصفهاني زنش ميميره روي سنگ قبرش مي نويسه : آرامگاه زري همسر دکتر رحيمي مختصص زنان و زايمان ، مطب : خيابان جلفا کوچه سوم پلاک 20 از ساعت ... !

 

 

==========================


 

مادر: علي بيا اسفناج بخور آهن دارد.
علي: آخر مادر جان الان آب خوردم مي ترسم زنگ بزنم!

 

 

==========================

 


مهمان: آقا تشريف دارند؟
مستخدم: نه خير، رفته ‌اند مسافرت.
مهمان: براي تفريح؟
مستخدم: نه خير، با خانم رفته ‌اند!

 
==========================
 

حيف نون مي ره ثبت احوال مي گه يه شناسنامه واسه بچه ام مي خوام. مي گن اسمش چيه؟ مي گه "شورلت". مي گن اين که اسم ماشينه! يه اسمي بذار که به نام پدر و مادر بياد. مي گه خوب به اسم ما مياد ديگه... من "بيوک" آقا هستم، همسرم هم "خاور" خانم!

خنده داروگوناگون...
ما را در سایت خنده داروگوناگون دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : محمدهادی طباطبایی jaleb بازدید : 548 تاريخ : سه شنبه 31 ارديبهشت 1392 ساعت: 16:42

 غضنفر میره جوراب فروشی و میگه : آقا من جوراب می خوام . فروشنده میگه : مردونه . غضنفر هم دستش را دراز میکنه و دست میده و میگه : مردونه
غضنفر زنشو میبره سونوگرافی بهش میگن پسر داری میگه تو رو خدا بگین اسمش چیه
یه روز یه ماشینی با پلاک تهران ص از چراغ قرمز رد میشه پلیس ترک میره پشت سرش میگه ماشین تهران صلی الله علیه و سلم بزن کنار
یه غضنفر میره ماشینشو بیمه بدنه کنه، آخر سر که کارش تموم میشه بیمه ای بهش میگه ایشالا هیچوقت از بیمه تون استفاده نکنین. غضنفر هم برمیگرده میگه ایشالا شما هم از این پول خیر نبینین ! 

از غضنفر پرسیدن نظرت راجع به گل چیه؟ میگه: گل خیلی زیباست, خیلی خوش عطره, اصلآ حدیث داریم: گل هوالله احد 
غضنفر ميره ثبت احوال ميگه يه شناسنامه واسه بچه ام ميخوام ! ميگن اسمش چيه ؟ ميگه "شورلت" ميگن اينكه اسم ماشينه يه اسم بزار كه به نام پدر و مادر بياد . ميگه خب به اسم ما مياد ديگه من "بيوك" آقا هستم . همسرم هم "خاور" خانوم !!!
غضنفر زنگ می‌زنه ۱۱۰ میگه: گاز، کلاچ، ترمز، فرمون، ترمزدستی و دنده ماشین منو دزدیدند، پلیسه میگه: ببخشید، شما ترک هستید؟ یارو میگه: آره، چطور مگه؟ پلیسه میگه: هیچی، پاشو برو جلو بشین
غضنفر ماشين تخليه چاه ميخره .. روي تانکرش مينويسه: رزق ما در باسن شماست.
یه روز یه غضنفر میره در مغازه خیاطی. پارچه شو میده میگه برام یه شلوار بدوز. فردا نیام بگی وقت نداشتم سوزنم شکسته بود ننه م مرده بود. اصلا نمیخوام پدر سگ پارچه منو بده میخوام برم
غضنفر میره امامزاده میبینه یه دختری میگه خدایا یه شوهر خوب به من بده . غضنفر خودشو میندازه تو بغل دختره میگه خدایا هل نده .
یکی میگه: من" حافظ کل قرآنم", ترک میگه: از این قران کوچیکا یا بزرگا ؟ 
صرف فعل به غضنفر میگن کردم -کردی-کرد چه صیغه ایه؟میگه اون که دیگه صیغه نیست خرابه
یه روز یه غضنفر میره ساندویچی میگه آقا یه ساندویچ کالباس بده ولی برام خیارشور نذار.از قضا یارو ساندویچی هم ترک بوده میگه:ببخشید خیارشور ندارم میخوای گوجه نذارم؟
غضنفر ميره کنار دريا پری دريای ميبينه ،ميگه من عاشقتم ،با من ازدواج ميکنی،پری دريای ميگه من آدم نيستم،غضنفر ميگه تو فکر ميکنی من آدمم،
توی سینمای اردبیل فیلم شام آخر میره رو اکران غضنفرا همه با قابلمه میرن سینما
یا ابالفضل چیست؟ نوعی کلام محلی غضنفرا, که هنگام رانندگی سر پیچهای خطرناک و جاده های لغزنده به جای ترمز استفاده میشود. 
يه روز يه غضنفر که پاش چلاق بوده ميره مشهد که از امام رضا شفا بگيره ،داشته با خودش نجوا ميکرده که ؛ای امام رضا شفام بده ،ديگه نميتونم از خجالت زن و بچه م سرمو بالا کنم،کارمو دارم از دست ميدم و.يکباره يه زنی مياد پيشش مي ایسته شروع ميکنه اونم به نجواکردن که ؛ای امام رضا بچه م نميشه ،شوهرم ميخواد طلاقم بده ،شفام بده،مادر شوهرم. که يه دفعه غضنفر عصبانی ميشه ميگه آبجی حواس امام رضا رو پرت نکن اينجا ارتپديه زنان زايمان اون طرفه !!!
مسافري كه تازه به اردبیل وارد شده بوده از آقا غضنفر مي پرسه ما اينجاغريبيم. كجا آمپول مي زنن؟ غضنفر باسنش رو نشون مي ده مي گه اينجا 
يه غضنفر زنگ ميزنه پيتزا فروشي ميگه يه پيتزا مي خواستم. فروشنده ميگه . به نام .... ؟ غضنفر ميگه . آخ آخ . ببخشيد .به نام خدا , يه پيتزا ميخواستم 
غضنفر کولرش خراب میشه، به بچه‌هاش می گه: مگه نگفتم 4 نفری جلو کولر نشینید
خبرنگار:برای محرم امسال چه برنامه هایی دارید؟_غضنفر:ما امسال 10تا علم اضافه کردیم /15تا پرچم/150تا زنجیر/12تا قمه و40تا زنجیرزن جدید در مجموع انشاءالله دیگه مادر یزید سرویس است! 
غضنفر سرش رو می کنه داخل حجرالاسود بوس کنه ، سرش گیر می کنه
میگه گلط کردم دیگه گناه نمی کنم ، خدایا منو نخور!!!

خنده داروگوناگون...
ما را در سایت خنده داروگوناگون دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : محمدهادی طباطبایی jaleb بازدید : 520 تاريخ : سه شنبه 31 ارديبهشت 1392 ساعت: 16:41

 

لطیفه های خنده دار

 

نسخه دکتر

بیمار:آقای دکتر! انگشتم هنوز به شدت درد می کند!

دکتر: مگر نسخه دیروز را نپیچیدی؟

بیمار: چرا پیچیدم دور انگشتم ولی اثر نداشت؟


در کلاس زیست شناسی

معلم:سعید! دو تا حیوان دوزیست نام ببر.

سعید: قورباغه و برادرش.


انشاء

معلم از دانش آموزان خواست که انشاء درباره یک مسابقه فوتبال بنویسند. همه مشغول نوشتن شدند جز یک نفر، معلم از او پرسید: تو چرا نمی نویسی؟

دانش آموز جواب داد:نوشته ام!

معلم دفتر او را گرفت و نگاه کرد. نوشته بود: به علت بارندگی فوتبال برگزار نخواهد شد!

 

جمله سازی

معلم: با علی، محمد، حسین جمله بساز.

رضا: علی با حسین به پارک رفتند.

معلم: پس محمد کجاست؟

رضا: محمد خواب موند، نیومد!

 

مرد چهار شانه

مردی جلوی مردی دیگر می ایستد و می گوید: شما آقا حمید هستید؟

آن مرد می گوید: بله، چه طور مگه؟

می گوید: آخه من شنیدم که شما مردی چهار شانه هستید؛ ولی حالا که شما را دیدم دو شانه بیشتر ندارید!

 

خنده داروگوناگون...
ما را در سایت خنده داروگوناگون دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : محمدهادی طباطبایی jaleb بازدید : 554 تاريخ : سه شنبه 31 ارديبهشت 1392 ساعت: 16:40

 

دکتر, بیمار, جوک های خنده دار

     دکتر اول : امروز یکی از بیمارهام می گفت که ، پدر پدر پدر پدربزرگ خودش رو دیده!!
    دکتر دوم : از دو حال خارج نیست ، یا دروغ میگه ، یا سایکوز حاد داره!
    دکتر اول : نه ، فقط لکنت زبون داره !!!

ـــــــــــــــــــــــــ جوکهای خنده دار پزشکی ـــــــــــــــــــــــــ

    بیمار: دکتر جون دستم به دامنت ، دیگه تحمل این درد رو ندارم ، بکش منو ، راحت بشم.
    دکتر : آقا جان من خودم کارمو بلدم ، شما لازم نیست یادآوری کنی !؟

ـــــــــــــــــــــــــ جوکهای خنده دار پزشکی ـــــــــــــــــــــــــ

    بیمار: واقعا عجيبه آقای دکتر! از وقتی شروع کردم به صحبت با شما و دردها و مشکلاتمو براتون گفتم، سردردم کلا از بين رفته.
    دکتر: از بين نرفته خانم ، به من منتقل شده .

ـــــــــــــــــــــــــ جوکهای خنده دار پزشکی ـــــــــــــــــــــــــ

    دکتر بعد از معاینه و دیدن آزمایشات بیمار میگه: پدر جان ، شما بیماری قلبی دارین . داروهایی رو که براتون نوشتم مصرف کنید . سعی کنید استراحت داشته باشید . به خصوص از پله بالا و پایین نرید . سه ماه دیگه هم بیاید من ببینمتون .
    سه ماه بعد که بیمار میره پیش دکتر .دکتر دوباره آزمایشش میکنه و میگه: تبریک میگم ، وضع قلبتون خیلی بهتره .
    طرف میگه: یعنی حالا میتونم از پله بالا و پایین برم.
    دکتره میگه: البته .
    طرف می پره هوا و میگه: خدا خیرتون بده آقای دکتر، پدرم در اومد از بسکه توی این سه ماه از ناودون رفتم بالا و از پنجره پریدم پایین!!

ـــــــــــــــــــــــــ جوکهای خنده دار پزشکی ـــــــــــــــــــــــــ

    طرف رفت داروخانه گفت: آقا یک شیشه داروی تقویت مو بدید.
    داروخانه چی پرسید بزرگ یا کوچیک؟
    طرف جواب داد : نه کوچیکشو بدید، من اصلا از موی بلند خوشم نمیآد

ـــــــــــــــــــــــــ جوکهای خنده دار پزشکی ـــــــــــــــــــــــــ

دکتر:« متأسفانه چشم شما دوربین شده.» حیف نون : «آخ جان! پس می توانم یك حلقه فیلم بیندازم توش و چند تا عكس بگیرم.»

ـــــــــــــــــــــــــ جوکهای خنده دار پزشکی ـــــــــــــــــــــــــ

مردی به مطب پزشك رفت و گفت: «آقای دكتر! چند وقتی است كه بیماری فراموشی گرفته ام. چه كار كنم؟» پزشك:« اول بهتر است تا فراموش نكرده ای، ویزیت مرا بدهی.»

ـــــــــــــــــــــــــ جوکهای خنده دار پزشکی ـــــــــــــــــــــــــ

طرف پاش درد میگیره قرص مسكن می ذاره تو جورابش

ـــــــــــــــــــــــــ جوکهای خنده دار پزشکی ـــــــــــــــــــــــــ

از حیف نون می پرسند «چرا قرص های چرک خشکنت را سر وقت نمی خوری؟» پاسخ می دهد: «می خواهم میكروب ها را غافلگیر كنم.»

ـــــــــــــــــــــــــ جوکهای خنده دار پزشکی ـــــــــــــــــــــــــ

ترکه:« آقای دكتر! انگشتم هنوز به شدت درد می كند!» دكتر: «مگر نسخه دیروز را نپیچیدی؟» ترکه: «چرا، پیچیدم دور انگشتم، ولی اثر نداشت!»

خنده داروگوناگون...
ما را در سایت خنده داروگوناگون دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : محمدهادی طباطبایی jaleb بازدید : 516 تاريخ : سه شنبه 31 ارديبهشت 1392 ساعت: 16:39

 به راننده تاکسی میگم سیگارتو خاموش کن به دودش حساسیت دارم، برمیگرده میگه جوونای سن تو کراک میکشن تو به دود سیگار حساسی!!

 
——————————————

هر روز تو دانشگاه میبینیم ۱۰۰ تا دختر مدرسه ای رو به صف کردن، معلمشونم جلو، آوردن بازدید از دانشگاه، مگه باغ وحشه اینا رو هر روز میارین بازدید!!

 
——————————————
اینم از مجلس ختم، با کفش رفتیم با دمپایی برگشتیم!!
 
——————————————
یارو رو آوردن تو تلویزیون، زیر اسمش نوشته: “کارشناس مسائل یمن”، من موندم این بنده خدا تو این۴۰ سال از چه راهی نون در میآورده!!
 
——————————————
 
 
خانومه ناراحت توی تاکسی: به فاصله چند روز هم شوهرم بهم خیانت کرد هم دوست پسرم!!
 
 
 
——————————————
 
 
میگه به خدا راست میگم. طرف میگه نه، اگه راست میگی بگو به جون مامانم!!
 
——————————————
 
ایران که هستیم توی سوپرمارکت دنبال جنس خارجی میگردیم، بعد خارج که میریم میافتیم دنبال جنس ایرانی!!
 
——————————————
 
جشن میگیرن گوسفند میکشن، عزاداریه گوسفند میکشن، ماشین میخرن گوسفند میکشن، پسر اقدس خانوم رو ختنه میکنن گوسفند میکشن، بعد به گاوبازای اسپانیایی فحش میدن!!
 
——————————————
 
سریال ستایش زنه به شوهرش میگه: باردارم! شوهره بجای اینکه بغلش کنه میره بیرون، رو به بقاله داد میزنه هووووراااا!!
 
——————————————
طرف سوار اسب شده، عکسشو گذاشته فیس بوک، میگه اون بالاییه منم!!
 
——————————————
تبلیغ پارک آبی نشون میدن یارو با شلوار لی و پیراهن مردونه سر میخوره رو سرسره‌های پارک آبی!!
 
——————————————
رفتم سوپر مارکت میگم آقا کرم کارامل دارین؟ میگه کرم فقط ساویز داریم!!·
 
——————————————
سالای پیش جایزه بانک ملت یه منزل مسکونی بود، امسال شده ۶۰ لیتر بنزین،سال دیگه میشه یه شونه تخم مرغ، سال بعدشم دوتا تافتون یه بربری هم وسطش!!
 
——————————————
غار علیصدر به قندیلاش معروفه، اونوقت ملت میرن قندیلاشو میکنن یادگاری میبرن با خودشون! یکی نیست بگه آخه با اون قندیل میخای چیکار کنی؟!!
 
——————————————
میری از خودپرداز پول بگیری، رمزتو میزنی پول بر میداری، بار دوم کارتو میذاری، رمز رو اشتباه میزنی، یکی از پشت میگه: آقا رمزتو اشتباه زدیها!!
 
——————————————
بابام نشسته یه میزگرد به زبون آلمانی میبینه، میگم مگه میفهمی‌چی میگن؟ میگه قیافه‌هاشونو که میبینم میفهمم در مورد چی حرف میزنن!!
——————————————
خبرنگار رفته تو یه روستا سوال میکنه با یارانه تون چیکار کردین؟ مردهمیگه: قبض‌هامونو پرداخت کردیم، چندتا قسط دادیم، شهریه دانشگاه دخترمو دادیم، یه تراکتور هم خریدیم! تازه یه مقداری هم پس انداز کردیم!!
 
——————————————
 
 
میری آدامس اوربیت بخری، بقاله به جای بقیه پول، بهت آدامس شیک میده!!
 
——————————————
یه تی شرت خریدم کلی مارک نایک روشه بعد رو یقه‌ش نوشته تولیدی برادران عباس‌پور!!
 
——————————————

رفیقم زنگ زده میگه ویسکی سراغ نداری؟ میگم برای چی میخوای؟ میگه بابام امشب از کربلا میاد کلی مهمون داریم!!

 

خنده داروگوناگون...
ما را در سایت خنده داروگوناگون دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : محمدهادی طباطبایی jaleb بازدید : 534 تاريخ : يکشنبه 29 ارديبهشت 1392 ساعت: 19:52

 سلام به یک نویسنده برای مطلب ها نیاز داریم  لطفا  نظر بدهید

خنده داروگوناگون...
ما را در سایت خنده داروگوناگون دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : محمدهادی طباطبایی jaleb بازدید : 519 تاريخ : پنجشنبه 12 ارديبهشت 1392 ساعت: 19:44

 یه سوال توی ذهنمه بدجور !

تصور کنین رفتین آمپول بزنین بعد اون دکتر آمپول رو وارد بدنتون کرده و داره تزریق میکنه که یه دفعه یه عطسه خفن بکنین …
چی میشه اونوخت ؟
::

برای دیدن بهترین مطالب عمرتان روی صفحه اصلی  کلیک کنید...

 
::
اینایی که با یه جمله مسیر زندگیشون عوض میشه ؛ فرمون زندگیشون هیدرولیکه فک کنم …
::
::
یه دفتر خریدم ١١تومن، موندم توش بنویسم یا قاب کنم بزنم به دیوار…
::
::
طوری که یه آهنگ آدمو به گذشته برمیگردونه، ماشین زمان هم نمیتونه اون طوری برگردونه…
فیزیکدانا زیاد زور نزنن…
::
::
دانشجوی عزیز !
دوست تحصیل کرده ی من !
شمایی که فردا میخواین دکتر مهندس این مملکت بشین !
وااااقعا نمیدونی تو کلاس باید موبایلت رو خاموش کنی ؟
نمی بینی خوابیم !
::
::
دخترایی که امسال دانشجو شدید ، هیچ فکر کردید که چی بپوشید ؟
::
::
از این به بعد میخوام یه دستکش آشپزخونه باد کنم هر شب از زیر لحاف بذارم بیرون تا این پشه ها باهاش مشغول باشن سرویس بشن !
::
::
فولادی ترین اراده رو کسی داره که برای حفظ سلامتیش به موقع از پای فیس بوک بلند بشه و بره دسشویی …
این آدم به جایی رسیده که لذتهای دنیا براش تموم شدست !
::
::
از والدین محترم تقاضا دارم وقتی توی یه محیط پر رفت و آمد بچه تون رو به صورت افقی بغل میکنین ، حتما کفشاشو دربیارین …
::
::
شروع فصل حساسیت ، عطسه ، آویزانی دماغ ، یادآوری وحشت از شروع درس و مشق، آنفولانزا ، پنی سیلین و هزاران پدیده‌ی قشنگ دیگر مبارک باد …
::
::
همه مخترعین میرن بهشت … به جز مخترع زنگ ساعت !
::
::
از اینکه فرزندانم در آینده چه باباى باحالی دارند واقعا بهشون غبطه میخورم !
::
::
آیفون ۵ هم اومد ، خاک بر سرت تو که هنوز نیومدی …
::
::
کاش وقتی یه چیز جدید به یخچال اضافه میشد واسمون یه نوتیفیکیشن میومد !
::
::
به بعضی از دوستان هم باید گفت :
تردمیل میخوای چی کار ؟ اعصاب من که هست !
::
::
بچه خواهرم ۶ سالشه خورده بود زمین گفتم بیا بوسش کنم خوب شه ، برگشته میگه : نمیخوام ؛ تو زندگی زخم هایى هست که فقط یه نفر خاص باید بوس کنه تا خوب شه !!!
::
::
یکی از دلایلی که من تا حالا نرفتم خارج اینه که اونجا یکشنبشون جمعه س ، جمعه همه حالش به اینه که جمعه باشه …
::
::
دختر : عزیزم اگه من زشت باشمم منو هنوز دوست داری ؟
پسر : الانشم هستی‌ !
::
::
نمیدونم چرا نمیشه این عادت بد رو ترک کرد ؟ هروقت این کنترل تلویزیون لعنتی میاد دستم دوست دارم بندازمش بالا تا سی چهل دور بچرخه در ٣۶٠ درجه ! بعد تو فاصله ی ٢ میلیمتری از زمین سعی کنم بگیرمش !
::
::
با داداش کوچیکم دعوام شد بعد از ۱۰ دقیقه اومده میگه ببخشید ؛ میگم از تو بعید بود بیای معذرت خواهی کنی !
میگه آخه اسهال داشتم ، با خودم گفتم اگه اسهالم خوب شه میرم از سعید معذرت خواهی میکنم
::
::
یکی از مشکلات دوران تحصیل اینه که وقتی گرسنت میشه نمیتونی درس بخونی ، وقتی هم که سیر میشی نمیتونی درس بخونی …
ولی مشکل اصلی تر اینه که حد وسط نداره ، یا گرسنه ای یا سیر !
::
::
داشتم ماشینو از توی حیاط میبردم بیرون یهو مامان بزرگم از توی بالکن داد زد :
+ ننه نیوفتی تو جوق
- گفتم جوق نه جوب
+ جوب نه جوووووووی
مامان بزرگمicon neutral سری جدید اس ام اس های خنده دار91
منicon neutral سری جدید اس ام اس های خنده دار91
لغت نامه دهخداicon neutral سری جدید اس ام اس های خنده دار91
::
::
من روانی عزت نفس کسانی هستم که شماره تلفنشونو پشت در توالت مینویسن …
::
::
خواهرم از پله ها افتاده پایین ، عضلات کمرش کشیده شده !
از وقتی اینجور شده آب رو با نی میخوره …
خدایا من دیگه آرزویی ندارم …
::
::
میگن تو بهشت بعد جمعه شنبه نیست یه راس باز پنشنبه میاد …
::
::
همه نیمه ی گمشده و مکمل شونو پیدا کردن …
فصل دو نفره ها رسید ما هنوز متمم مون رو هم ندیدیم !
به ۳۰ درجه هم راضی شدیم دیگه ! نبود ؟ یه ۱۰ درجه ؟
::
::
یه وختایی نمیرم دمه یخچال که پیشه من شرمنده نشه … خدا هیچ یخچالی رو شرمنده ی صاحبش نکنه …
::
::
اینجور نباشه که هرکی از خونه باباش قهر کرد یک آلبوم بده بیرون …
حالا آلبوم به درک ، قهر کردن با پدر و مادر خیلی کار بدیه …
::
::
دزدگیرای ماشین ها همیشه برای سو تفاهم صداشون بلند میشه نه گرفتن دزد !
::
::
ﻣﻦ ﺍﺯ ﺍﻭﻟﻢ ﺗﻮ ﺩﺭﺳﺎﻱ ﺣﻔﻈﻲ ﻣﺸﻜﻞ ﺩﺍﺷﺘﻢ ، ﻋﻮﺿﺶ ﺗﻮ ﺩﺭﺳﺎﻱ ﻣﺤﺴﺒﺎﺗﻲ ﻛﻼ ﺭﻳﺪﻩ ﺑﻮﺩﻡ !
::
::
روز اول مهر تنها کار مفیدی که انجام میشد نیمکت بندی بچه ها بود …
کوچولوها نیمکتای اول
درازا نیمکتای آخر
روز دوم باز هرکی هرجا دلش میخواس مینشست …
::
::
ﻭﺍﺳﻪ ﻣﻮﻫﺎﯼ ﺧﺸﮏ ﻭ ﭼﺮﺏ ﻭ ﻣﻌﻤﻮﻟﯽ ﻭ ﺭﻧﮓ ﺷﺪﻩ ﺷﺎﻣﭙﻮ ﺩﺭﺳﺖ ﮐﺮﺩﻥ ﻭﻟﯽ ﻭﺍﺱ ﻣﻮﻫﺎﯼ ﮐﺜﯿﻒ ﺷﺎﻣﭙﻮ ﺩﺭﺳﺖ نه …
::
::
اینایی که برای تبریک تولد مینویسن HBD ، اینا خیلی آدمای مهمی هستن ، خیلی وقتشون کمه باید برن جونه چند نفرو همزمان نجات بدن …
::
::
به بعضیام باید بگی یه برنامه ای بزار دیگه نبینمت !

خنده داروگوناگون...
ما را در سایت خنده داروگوناگون دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : محمدهادی طباطبایی jaleb بازدید : 627 تاريخ : يکشنبه 1 ارديبهشت 1392 ساعت: 17:48

 جوک خفن

از

یارو میپرسن چندتا بچه داری؟ انگشت کوچیکشو نشون میده، میگه: هفت تا! ملت کف میکنن، میگن: بابا ین که فقط یکیه! میگه: آخه دادم mp3ش کردن!

-----------------------------------------------------------------------------------

-2-به یه تهرونیه میگن: « برو یه روزنامه کیهان یا اطلاعات بخر » بعد یک ساعت دیدند ترکه سر یک خر را گرفته و با خودش می آرد .
با تعجب پرسیدند : تو رفتی کیهان بخری این چیه ؟ 
گفت : راستش کیهان و اطلاعات نبود . منم « همشهری » خریدم

-----------------------------------------------------------------------------------

 

۳-- یارو ميره پرچم ايران بخره ميگه :اقا يه پرچم ايران بدين مرده مياره تركه ميگه ببخشيد رنگ ديگشو نداريد؟

-----------------------------------------------------------------------------------

 

-    از یارو ميپرسن: ميگذاري پسرت بره دانشگاه؟ تركه ميگه: آره، به شرطي كه به درسش لطمه نزنه!!!

-----------------------------------------------------------------------------------

 

-    ترکه سوار الاغ داشته ميرفته.هر که به او نگاه ميکرده ميگفت:چيه خر دو طبقه نديدی.....

-----------------------------------------------------------------------------------

 

۶-زنِ رشتیه دو قلو ميزاد،‌ رشتیه ميره صورت حساب بيمارستان رو حساب كنه،‌ به يارو ميگه:‌ حاج آقا ارزون حساب كن هردوشو ببرم!

-----------------------------------------------------------------------------------

 

-7تركه قرص اكس ميخوره ميره نماز بخونه
اخر نماز كه ميشه ميگه:
اسلام و عليكم و رحمة و الله و بركاتو تو تو خودت قند نباتي شكلاتي ابنباتي

-----------------------------------------------------------------------------------


-8قزوينه به زنش ميگه عزيزم بيا حرفاي عاشقانه بزنيم، زنش ميگه تو اول شروع کن، قزوينه ميگه داداشت خوبه ؟؟

-----------------------------------------------------------------------------------


9-نگاه اولت بر من اثر كرد، نگاه دومت ديوونه‌ام كرد، نگاه سومت عاشق‌ترم كرد، اه، گندشو در آوردي، نگاه آخرت ديگه هيزبازي بود!-

 -----------------------------------------------------------------------------------

 


-9به رشتیه می گن جون زن و بچت رو قسم بخور می گه به جون رشت و حومه

-----------------------------------------------------------------------------------


-10خانم ها مثل موتور گازي هستند:
پر سر و صدا , کم سرعت , کم طاقت

-----------------------------------------------------------------------------------


-11يه بچه ميمون از مامانش ميپرسه : مامان چرا من اينقده زشتم
مامانش ميگه : پسرم برو خدا رو شکر کن که به شکل اوني که اين جک رو ميخونه
نشدي

-----------------------------------------------------------------------------------

 

-12ترکه به ننش میگ هننه اگه تو به دنیا نمی یومدی من بی ننه میشدمااا

-----------------------------------------------------------------------------------

 

-13به ترکه میگن چه ارزو یی داری؟
میگه کاشکی زنا رو میشد مثله اسکناس خوردشون کرد
مثلا یه 
۴۰ ساله رو بدی ۲تا ۲۰ساله بگیری

-----------------------------------------------------------------------------------

 

-14به قزوينيه ميگن شما انقدر باحاليد واسه خودتون قرباني هم ميكنيد؟؟ طرف ميگه بالام جان واسه ما اسم و فاميل فرق نداره 

-----------------------------------------------------------------------------------

 

-15بچه قزوينيه به مامانش ميگه شبا كجا ميري بابا انقدر بهت ميگه برگرد؟

-----------------------------------------------------------------------------------

 

-16قزوينيه يه كيسه برنج تبرك ميخره درشو باز ميكنه ميگه اِ اِ اِ اِ اِ..... پس حميدش كو؟؟؟؟؟؟؟؟

-----------------------------------------------------------------------------------

 

-17اگه بين 4 تا قزويني تو يه اتاق گير افتادي چيكار ميكني..................؟؟؟؟ نميخاد فشار بياري تو كه كاري از دستت بر نمياد پس سعي كن بهت بدنگذره!!!!

-----------------------------------------------------------------------------------

 

-18به قزوينيه ميگن از چه روزي خوشت مياد؟ ميگه روزي كه دنيا --كن فيكون—بشه

 

خنده داروگوناگون...
ما را در سایت خنده داروگوناگون دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : محمدهادی طباطبایی jaleb بازدید : 659 تاريخ : يکشنبه 1 ارديبهشت 1392 ساعت: 17:48

 

جوک خنده دار و جالب (5)

 

جوک , جوک خفن, مطالب طنز

 يارو وسط دانشگاه دستش تو دماغشه
1ساعت بهش زل زدم بلكه خجالت بكشه
برگشته به من ميگه آقا مزاحم نشو كار دارم !
**********مطالب طنز و خنده دار***********
اينم از مجلس ختم، با كفش رفتيم با دمپايي برگشتيم !
**********مطالب طنز و خنده دار***********
طرف سوار اسب شده، عكسشو گذاشته فيس بوك، ميگه اون بالاييه منم !
**********مطالب طنز و خنده دار***********
هر روز تو دانشگاه میبینیم ۱۰۰ تا دختر مدرسه ای رو به صف کردن، معلمشونم جلو، آوردن بازدید از دانشگاه، مگه باغ وحشه اینا رو هر روز میارین بازدید!!
**********مطالب طنز و خنده دار***********
یه عمر رفتیم سینما آخر نفهمیدیم دستههای صندلیش ماله خودمونه یا بغل دستیمون!!
**********مطالب طنز و خنده دار***********
سالای پیش جایزه بانک ملت یه منزل مسکونی بود، امسال شده ۶۰ لیتر بنزین،سال دیگه میشه یه شونه تخم مرغ، سال بعدشم دوتا تافتون یه بربری هم وسطش!!
**********مطالب طنز و خنده دار***********
غار علیصدر به قندیلاش معروفه، اونوقت ملت میرن قندیلاشو میکنن یادگاری میبرن با خودشون! یکی نیست بگه آخه با اون قندیل میخای چیکار کنی؟!!
**********مطالب طنز و خنده دار***********
میری از خودپرداز پول بگیری، رمزتو میزنی پول بر میداری، بار دوم کارتو میذاری، رمز رو اشتباه میزنی، یکی از پشت میگه: آقا رمزتو اشتباه زدیها!!
**********مطالب طنز و خنده دار***********
شب جلو تلويزيون خوابم برده بود
مامانم اومد ساعت 2 نصفه شب پتو انداخت روم بوسم کرد ، کلي هم قربون صدقم رفت بعد موقع رفتن پامو لگد کرد، داد زدم و گفتم : اهههههههههههه پام داغون شد
جواب داد: خاک تو سرت کنن آخه اينجا جاي خوابه؟
**********مطالب طنز و خنده دار***********
منطقِ پدرو مادر از تحصيل در دانشگاه: "اين همه درس خوندي، درِ يه نايلون رو نميتوني باز کني!
**********مطالب طنز و خنده دار***********
عمو زنجير باف جان
ضمن عرض سلام و خسته نباشيد
جهت زحمات بي دريغ شما بزرگوار
يک گِلگي داشتم از حضورتون ...
شما که زنجير ما رو بافتي..؟
... پَه چرا پشت کوه انداختي..؟
مشکلتون دقيقاً چي بود؟
مرض داشتيد اين همه زنجير بافته شده رو پشت کوه انداختيد؟
**********مطالب طنز و خنده دار***********
بچگي يعني: وقتيکه فاصله ي دستشويي تا اتاقمونو مي دويديم
و از اينکه لولو ما رو نمي خورد فرياد مي زديم، ھـــــوراااا
**********مطالب طنز و خنده دار***********
خدایا یا پول بده یا اگه پول ندادی عقل درستو حسابی هم نده که شاد باشیم حداقل! والا...
**********مطالب طنز و خنده دار***********
هیچ کادوی زشت و به درد نخوری دور انداخته نمیشود !
فقط از خانه ای به خانه دیگر و از شخصی به شخص دیگر منتقل میشود !
**********مطالب طنز و خنده دار***********
قدیما ظرف یکبار مصرف نبود، دختر همسایه دوبار میومد،
یه بار نذری میاورد، یه بار میومد واسه ظرفش، آدم فرصت فکر کردن و تصمیم گیری داشت. بعد میگن چرا آمار ازدواج کم شده
شما دارین فرصتها رو از جوونا میگیرین... والا
**********مطالب طنز و خنده دار***********
معلم : 10 تاسيب داريم من 9 تاشو ميخورم ، چند تا سيب ميمونه؟ بچه: همون يكي روهم بردار بخور بدبخت سيب نخورده !
**********مطالب طنز و خنده دار***********
زندگي هر دختري يك سوال هست كه تا آخر عمر او را همراهي ميكند . . .
حالا چي بپوشم؟ 

خنده داروگوناگون...
ما را در سایت خنده داروگوناگون دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : محمدهادی طباطبایی jaleb بازدید : 465 تاريخ : يکشنبه 1 ارديبهشت 1392 ساعت: 17:46

 میدونی ترکا به 750 گرم چی میگند؟ نیم کیلو و نیمhee hee

از تركه میرسن: اسمت چیه؟ میگه: حمزه، ولی توخونه شیش كوچولو صدام میكننbig grin

بر اساس جديدترين تحقيقات ، تنها 20% از مردها عقل دارند! ... مابقي همگي زن دارند 

غضنفر از ژاپن برميگرده. بهش ميگن اونجا مشكل زبان نداشتي؟ ميگه: من نه، ولي ژاپني ها چراrolling on the floor

عجب رسميه رسم زمونه / پيامك شده كار شبونه / ميرن مسيجا / از اونا فقط / هزينه‌هاشون بجا ميمونه.

اصفهانيه بيدار مي شه مي بينه زنش مرده.‏ به دخترش مي گه:‏ اختر!‏ ننت مُردس.‏ صبحونه واسه دو نفر درست كنrolling eyes

از خدا پول خواستم بانك داد . درخت خواستم جنگل داد . اتاق خواستم خونه داد . حالا ميترسم تو رو بخوام يه گله گوسفند بده

قطعه اي از شاهكار ادبي غضنفر : شب بود و خورشيد به روشني مي درخشيد پيرمردي جوان يكه و تنها با خانواده اش در سكوت گوش خراش خيابان قدم زنان ايستاده بود

يه روز سه تا ديوونه رو مي اندازن تو يه اتاق دو تاشون مى رقصن، يكيشون هم ميگه:
سبز - آبى - قرمز
ازش مي پرسن چرا اين جورى مي گى؟ ميگه من رقص نورم!silly

به ترکه میگن یه موجود نام ببر میگه : آب جوش میگن آب جوش که موجود نیست میگه والا من از تبریز که میومدم تو جاده نوشته بود آب جوش موجود است

از عشق گفتيم ونمك گير شديم تا ساحل چشمان تو تكثير شديم گفتند غروب جمعه خواهي آمد آنقدر نيامدي كه ما پير شديم

از ترکه می پرسن چه جوری بستنی کیم می خوری؟ می گه می ذارمش لای نون، سیخشو می کشم بیرونlaughing

به ترکه ميگن تو پيامبرا به کدومشون ارادات بيشتري داري؟ ميگه حضرت سوج ميگن : حضرت سوج نداريم که ؟ ميگه : خودم ديدم پشت يه ماشين نوشته بود يا سوج

رشتيه از دخترش ميپرسه: ببينم شبا ميري صبح مياي، کجا ميري؟ دختر: ميرم خونه دوست پسرم، مسئله ايه!؟ رشتيه: نه، فقط ميخواستم بگم به درس ات لطمه نزنه

من واقعا فرمول دقيقي براي موفقيت، نمي‌شناسم ولي فرمول شکست را به خوبي مي‌دانم، و آن اينست: «سعي کنيد همه را راضي نگه داريد it wasn't me

طرف روزه می گیره، 5 دقیقه به اذان روزشو میشکنه. می گن چرا اینکارو کردی؟ می گه خواستم به خدا ثابت کنم که می تونم اما نمی گیرم

دلتنگ با تو بودنم اي مهربان ترين.... يكدم بيا و حال دل عاشقم ببين

عشقت را نصيب كسي كن كه لايق ان باشد نه تشنه ي ان زيرا هر تشنه اي روزي سيراب ميشود.

قلب خسته ی منو بیدار کردی…چشم تنهای منو بی خواب کردی….بعد بی خبر خودتو خواب کردی….عزیزم رسم رفاقتو خراب کردی..

دوست دارم یه عالمه اندازه یه قابلمه من عاشق تو هستم تو قابلمه نشستم یه لنگه کفش تو دستم منتظرتوهستم

از شهرداري واحد سد معبر مزاحمتون ميشم ، ببخشيد مهربونيتون سد راه دلمون شده . . . !big hug

خانم اولی: من خیلی از پیری می ترسم.
خانم دومی: آخه چرا؟
خانم اولی: چون آدم همه چیزهای خوبی که داره از دست می ده، مثل زیبایی، ...
خانم دومی: ولی من اصلاً نگران پیری ام نیستم.
خانم اولی: خوب معلومه، چون تو چیزی نداری که از دست بدی!!!

دختر و پسری مشغول چت در اینترنت هستند.
پسر: تو احتمالاً خیلی زیبا هستی!
دختر: به چه دلیلی این طور فکر می کنی؟
پسر: خوب، طبیعت حتماً این خنگی تو را به نحوی باید تلافی کرده باشد!!!

معلم: حمید بگو ببینم آفریقا کجاست؟
حمید با گریه: آقا! چرا هر چی گم می شه از من سراغشو می گیرید؟

پیر زنه به پیر مرده میگه: عزیزم! توی نودمین سالگرد ازدواجمون چی می خوای؟
پیر مرد میگه یک لحظه سکوت!chatterbox

اولی: مدل جدید پیکان ضربه ی بزرگی بر پیکر صنایع خودرو سازی ژاپن وارد کرد.
دومی: چطور؟
اولی: با دیدن این مدل جدید، تمام صاحبان و مهندسان اتوموبیل سازی ژاپن از خنده مردند!!!

از استاد تاريخ پرسيدن عشق چيست؟ …
گفت : سقوط سلسله ي قلب جوان.

ببخشید لنگه كفش من خونه تون جا نمونده؟
امضا: سیندرلا
...
...
(طرح پیدا كردن شوهر برای دختران دم بخت)

هر از گاهی توقف در ايستگاه بين راه ، فرصت خوبيست براي ديدن مسير طی شده و نگريستن به راهی که پيش روست . گاهی براي رسيدن بايد نرفت

عشق یه سم شیرین هست...بدون نسخه اون کسی که دوستش داری مصرفش نکن.از دسترس بچه ها دور نگرش دار..و در محل تاریک و خنک نگهداریش کن..

فراموش كن چيزي را كه نمي تواني به دست آوري،بدست آور چيزي را كه نمي تواني فراموش كني

زمان به من آموخت كه دست دادن معني رفاقت نيست، قسم خوردن قول ماندن نيست و عشق ورزيدن ضمانت تنها ماندن نيست

كاش در كتاب قطور زندگي سطري باشيم ماندني، نه حاشيه اي از ياد رفتنيbatting eyelashes

عميق ترين درد در زندگي مردن نيست؛ پنهان کردن قلبي است که به اسفناک ترين حالت شکسته است

هميشه يادت باشه فقط يكي هست كه به خاطر تو نفس ميكشه... اونم دماغته! thumbs up

خنده داروگوناگون...
ما را در سایت خنده داروگوناگون دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : محمدهادی طباطبایی jaleb بازدید : 480 تاريخ : يکشنبه 29 ارديبهشت 1392 ساعت: 20:08

 1. یه غضنفر میره تهران میبینه همه استین کوتاه پشیدن میگه پس اینا چجوری دماغشونو پاک می کننمتفکر

2. غضنفر میخواد به دختره تیکه بندازه میگه در قلب منی هرگز

3. غضنفر میره پارتی فرداش دوستش میگه دیشب خوش گذشت؟ میگه اره خیلی باحال بود من را هم خیلی تحویل گرفتن اسم یه گل هم روم گذاشته بودن هی می گفتن اسگل باید برقصه اسگل باید برقصه

4. غضنفر و دوستش به تاکسی میگن: آقا 3 نفر تا تجریش چقدر می گیری؟ راننده میگه: شما که 2 نفر هستید! غضنفر میگه: مگه خودت نمی خوای بیای؟

5. قاضی: «چرا دستت را در جیب این آقا کردی؟» متهم: «جناب قاضی! خیال کردم جیب خودم است.» قاضی: «پس چرا پول‌هایش را برداشتی؟» متهم: «یعنی می‌فرمایید اختیار جیب خودم را هم ندارم!»

6. یه دفعه یه آبادانیه تو بیابون گم میشه ، و داشته از تشنگی میمرده .... خلاصه هی میگفته آب آب آآآآآ آب .... یه دفعه میرسه به یه چشمه دستاشو میزنه تو آب میکشه به موهاش میگه آخیــــــــــش ، وُلک راحت شدم تیپ موهام خراب شده بود داشتم میمردما!

7. سه تا آبادانی داشتن برای هم خالی می‌بستند. اولی می‌گه: من مثل حضرت علی هستم. با یه دست در خیبرو از جا می‌کنم. دومی می‌گه: این که چیزی نیست. من مثل حضرت عباسم. با یه ضربه شمشیر 100 نفر رو می‌کشم. سومی چیزی نمی‌گه و زل می زنه به دریا و ساکت می‌شینه. دوستاش میگن: کا... چرا چیزی نمی‌گی؟ میگه: تا حالا دیدی خدا حرف بزنه؟خیال باطل

 8. یه روز یه مرده پشت موتور گازی نشسته بوده و هی از یه بنز جلو می‌زده... راننده بنز عصبانی می‌شه و میزنه کنار و به موتوری می‌گه: آقا تو چطور از من جلو میزدی؟ مرده میگه: ببخشید... کش شلوارم به آینه بغل شما گیر کرده بود!

9. غضنفر زنگ می زنه رادیو می گه الو آقا اونجا رادیو است؟ مجری می گه بله بفرمایید. می پرسه آقا الان صدای من داره پخش می شه؟ مجری می گه بله بفرمایید. می پرسه: یعنی الان صدای من توی نونایی هم داره پخش می شه؟ مجری عصبانی می شه میگه آره دیگه حرفتو بزن. غضنفر می گه الو اکبر نون نخر مامانت خریده!

10. غضنفر میره استخر شیرجه میزنه توی چهار متری، میاد بالا و میگه: عجب نفسی داشته کاشی کارش!

11. چوپان دروغ گو می میره می ره جهنم ازش می پرسن تو کی هستی؟ می گه دهقان فداکار!

12. غضنفر می ره خونه بخره آقاهه یه خونه بهش نشون می ده می ده این خونه استخر داره، جکوزی داره... غضنفر می گه: عجب! ما قبلا همین طوری ول می دادیم! حالا دیگه جاشم مشخص کردن؟

13. یه نفر دنبال جای پارک می گشت، هرچی بیشتر می گرده کمتر پیدا می کنه، بالاخره به خدا می گه خدایا! اگر جای پارک پیدا کردم قول می دم نماز بخوانم، قول می دم روزه بگیرم... همین طور داشت قول می داد که یک دفعه یک جای پارک پیدا می کنه، می گه: خدا جان! خیلی ممنون! شما لازم نیست زحمت بکشی، من خودم پیدا کردم.

14. غضنفر با یک سرهنگه سوار هواپیما میشن غضنفر رو به سرهنگه می کنه میگه ببخشید شما گروهبانید؟ سرهنگه میگه نه غضنفر همین سوال رو چند بار می پرسه. آخر سرهنگه خسته میشه میگه بله بابا من گروهبانم غضنفر میگه پس چرا لباس سرهنگارو پوشیدی؟

15. یه روز اصفهانیه تو مسابقات رالی شرکت میکنه وسط راه مسافر سوار می کنه!!!

16. دکتر از دیوانه پرسید: تو رو برای چی به تیمارستان آوردند؟ دیوانه گفت: بدون هیچ دلیلی، فقط به خاطر اینکه من معتقدم جوراب نخی خیلی بهتر از جوراب نایلون هست. دکتر گفت: این که دلیل نشد، منم معتقدم جوراب نخی بهتر از جوراب نایلون هست. دیوانه گفت: چه جالب! راستی شما جوراب نخی رو با سس سفید می‏خورید یا با سس گوجه فرنگی؟

17.دلقک 

18.زبان

19. یه بار تو آبادان مسابقه تقلید صدای داریوش برگزار میشه، داریوش میاد چهارم میشه 20

. می دونم تا SMS میاد دعا می کنی که من باشم، می خواستم بگم دعات مستجاب شد!

21. یه قورباغه با یه اردک ازدواج می‌که، اگه گفتی بچه‌شون چی میشه؟ . . . . بچه‌دار نمی شن، واسه‌شون دعا کن، زندگیشون داره از هم می‌پاشه!

22. می دونی فرق تو با عزرائیل چیه؟ اونو می بینم می میرم، تو را نبینم می میرم!

23. به یه پیرمرد میگن: آرزوت چیه؟ میگه کاش زنها رو مثل اسکناس می شد خورد کرد! مثلأ یه 60ساله بدی سه تا 20ساله بگیری!!

24. بچه به دوستش: تو چرا روزای آفتابی چتر با خودت میاری؟ دوستش: آخه روزای بارونی بابام اونو می بره.تعجب

25. دیوانه اولی: کی اومدی؟ دیوانه دومی: پس فردا. دیوانه اولی: پس فردا که هنوز نیومده. دیوانه دومی: می دونم چون کار داشتم، زودتر اومدم.

26. معلم: بگو ببینم آفریقا کجاست؟ شاگرد: (با گریه) آقا اجازه، چرا هر وقت یک چیزی گم میشه از من می پرسید!؟

27. به حیف نون میگن با داشبورد جمله بساز. میگه داییم اومد بچه هاشو ورداشبورد.

28. گاو سرما می خوره به جای شیر بستنی میدهنیشخند

29. مناجات حیف نون با خدا: خدایا ماه رمضان را مانند جام جهانی هر چهار سال یک بار، و آن را هر بار در یک کشور قرار بده!

30. یه روز یه اصفهانی ازدواج میکنه برای اینکه خرجش کمتر بشه تنها میره ماه عسل

31. در اصفهان هیچکس ساعت ندارد برای اینکه همه از ساعت میدان شهر استفاده می کنند .

 

32. اصفهانیه یه موز میخوره تا یه هفته دستشویی نمیرهیول

33. یه روز یه موش میره خونه ی یه اصفهانی سو هاضمه می گیره میمیره .

34. اصفهانی یه با اتومبیلش وارد تعمیرگاهی شدو به مکانیک گفت: لطفا یه استکان روغن توی موتور، یه لیوان آب توی رادیاتور بریزین. مکانیک گفت: لاستیکاتون هم کم بادن اجازه بدین توش کمی سرفه کنم!!!

35. یه روز یه آلمانی و یه تهرانی و یه اصفهانی می افتند تو دریا نهنگه میاد آلمانیه و تهرانیه را میخوره ازش میپرسند پس چرا اصفهانی را نخوردی میگه آخه دو سال پیش یه اصفهانی خوردم تا حالا اسهالم سبز

36. زن جوانی که اولین بچه اش را به دنیا آورده بود، به شوهرش می گه خوبه پوشک عوض کردن بچه رو امتحان کنه! مرد می گه: من الآن کار دارم، بعدی رو من انجام می دم. دفعه بعد که بچه خیس می کنه، زنه به شوهرش می گه: الآن می خوای پوشک عوض کردن بچه رو یاد بگیری؟ مرده یه خورده نگاه می کنه بعد به زنش می گه: منظورم پوشک بعدی نبود، منظور بچه بعدی بود!!!

37. کلفتی که تازه به استخدام آقا و خانم مسنی درآمده بود، می گفت: من آدم خیلی سخت کاری هستم، توی دهمون که بودم هر روز از هشت تا اسب و الاغی که داشتیم نگهداری می کردم، هیچ هم خسته نمی شدم، تازه شما که فقط دو نفرین!شیطان

38. حیف نون می ره اداره پلیس، می گه: اومدم بهتون بگم طوطی ام گم شده. ماموره با تعجب می گه: ولی فکر نکنم ما بتوانیم طوطی شما را پیدا کنیم. حیف نون می گه: نه اصلاً دنبالش هم نباشین. من فقط اومدم بهتون بگم که اگر تصادفاً اونو پیدا کردین، بدونین که من با عقاید سیاسیش موافق نیستم!!! به هر کسی که فحش بده، نظر شخصی خودشه!

39. در مجلس سالگرد ازدواج، شوهر رو کرد به میهمانان و با افتخار گفت: من به جرأت می توانم بگویم که من و همسرم 24 سال با خوشبختی کامل زندگی کردیم. یکی از میهمانان گفت ولی شما که 4 سال است که با هم ازدواج کرده اید! مرد گفت: خوب منظور من اون سالهایی است که هر دو مجرد بودیم.

40. یه روز حیف نون میره مغازه لوازم خونگی چشمش می افته به فلاسک. می پرسه آقا اون چیه؟ مغازه دار می گه اون فلاسکه، هر چیز سردی رو بداری توش سرد نگه می داره، هر چیز گرمی رو هم بذاری توش گرم نگه می داره. حیف نون خوشحال می شه و یکی می خره. فردا که می ره اداره، فلاسک رو با خودش می بره. رئیسش می پرسه ببینم، چی تو اون فلاسکت داری؟ حیف نون می گه آقای رییس! 2 تا آلاسکا دارم با 3 تا فنجون قهوه!

خندهخنده

خنده داروگوناگون...
ما را در سایت خنده داروگوناگون دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : محمدهادی طباطبایی jaleb بازدید : 421 تاريخ : يکشنبه 1 ارديبهشت 1392 ساعت: 17:44

 تصاوير زيباسازی ، كد موسيقی ، قالب وبلاگ ، خدمات وبلاگ نويسان ، تصاوير ياهو ، پيچك دات نت www.pichak.net

خنده داروگوناگون...
ما را در سایت خنده داروگوناگون دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : محمدهادی طباطبایی jaleb بازدید : 386 تاريخ : پنجشنبه 22 فروردين 1392 ساعت: 0:44