خنده داروگوناگون

ساخت وبلاگ

  پیامک های خنده دار و با حال

   جهت عضویت در سایت کلیک کنید

 

 

زندگی شبیه نیمرو نیست،

مثل کُتلت می مونه.

برگردون اونطرفشم بپزه.....این طرفش که سوخت!

.

.

.

طرف نوشته بود که:

من یه گوگل واسه مغزم لازم دارم یه آنتی ویروس هم واسه دلم

یکی کامنت گذاشته بود:

پس یه فتوشاپ هم واسه قیافت بذار!

.

.

.

مهربونی زنها با وزنشون نسبت مستقیم داره…

هر چی وزن زیادتر مهربونتر!!

قبول دارید؟ 

.

.

.

پولدار شدن ، رابطه مستقیم با پدر داره :

- یا باید پدرت در اومده باشه

- یا باید پدر بقیه رو در آورده باشی

- یا باید پدرت پولدار باشه

- یا باید پدر زنت پولدار باشه !!!

.

بابام رفته مسافرت ، هرشب ساعت 2 اس ام اس میزنه بهم :
پاشو کولرو خاموش کن !!

.

هروقت ساعت سه – چهار صب خوابیدم صبش عین آدم بیدار شدم .
اما اگه دوازده یک بخوابم باید با بیل بیدارم کرد .
خدایا درخواست ری استور فکتوری داریم!!!

.
خواستگار اومده برا خواهرم ، خواهر پسره میگه برادر ما اولین بارشه میاد خواستگاری واسه همین خجالتیه.
مامان بزرگ منم واسه بازار گرمی میگه دختر ما هم اولین باره واسش خواستگار میاد.

.

.آخــــــرین رباعــی خیـــــــــام

بگـــذار قلـــم را به غــــــزل بسپـــارم

شایـــد گـــره ای باز شـــود از کــــارم

پرسیـــد: مگـــر تو هم غـــزل می گـــویی؟

گفتـــم: پـَـَـ نــه پـَـَــــ !! فقط رباعــــی دارم ...

.

.وقتی تو مصاحبه کار بهت میگن بهتون زنگ میزنیم
تو مایه های وقتیِ که میری لباس بگیری میگی: حالا برم یه دور بزنم میام!!!

.

.امروز فهمیدم چرا دیوار چین جز عجایب هفتگانه ست!!؟

آخه تنها محصول چین هست که بیشتر از 3 روز دووم آورده ! ! !

.

.بد‌ترین ضربه‌ای که دخترا میخورن خیانته!!!

اما بد‌ترین ضربه‌ای که یه پسر می‌خوره زمانی که می‌فهمه سیستمش بازی مورد علاقشو ساپورت نمی‌کنه!!!

 .

 

بیاین چند دقیقه برای اونایی که با ماشینشون ساعت ها ترافیک رو تحمل میکنن

تا برسن باشگاه بدنسازی و سوار دوچرخه شن؛

سکوت کنیم....

.

.بعضیا مثه پیژامن ،
فوقش بشه باهاشون تا سر کوچه رفت...


خنده داروگوناگون...
ما را در سایت خنده داروگوناگون دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : محمدهادی طباطبایی jaleb بازدید : 485 تاريخ : جمعه 25 اسفند 1391 ساعت: 17:50

 جوک و اس ام اس های خنده دار 

 

بچه هه ميره پيش خانم معلمش، ميگه: خانوم ميشه شما زن من بشيد؟معلمه ميگه: برو بشين سر جات، من الان حوصله بچه مچه ندارم. پسره ميگه: آره منم حوصله بچه ندارم... اشكال نداره، !!!جلوگيري ميكنيم thumbs up 
 

عشق ۶ مرحله داره : ۱: دیدار ۲: قرار ۳: بذار ۴: فشار ۵: درآر ۶: فرار ... به امید دیدار!big grin
 


تركه با يه نفر دعواش ميشه بهش ميگه گير عجب خري افتاديم.تركه ميگه خودت گير عجب خري افتادي
 


یه روز 2 تا خلافکار با هم ازدواج می کنن . بچشون میشه بسیجی . چرا ؟ چون منفی در منفی میشه مثبت
pirate*

 

غضنفر شب عروسی اش حرفی برای گفتن نداشته به زنش میگه : خانواده می دونن اینجایی
 


غضنفر دره يخچالش خراب مي شه واسش پرده مي زنه

 

فرق پير دختر با پير پسر:
- اولي موفق نشده ازدواج كنه ولي دومي موفق شده ازدواج نكنه 
hee hee
 

يه شخصي از خيابون رد ميشده ، ميبينه يه بچه اصفهاني نشسته كنار خيابون گريه ميكنه. جلو ميره و ميگه چي شده عزيزم ، پسر بچه ميگه سكه ۲۵ توماني ام را گم كرده ام. مرد ميگه اينكه گريه نداره بيا اين۲۵ توماني مال تو! بچه باز هم به گريه كردن ادامه ميده < مرد ميپرسه ديگه چيه ؟ بچه ميگه اگه اون سكه را گم نكرده بودم الان ۵۰ تومن پول داشتم! 
 


یه روز یه اصفهانی و یه تهرانی و یه قزوینی می میرند.آنقدر به خدا التماس می کنند تا اینکه خدا با برگشتن آنها به دنیا موافقت می کنه به شرطی که دیگه گناه نکنند وگرنه سنگ می شوند. خلاصه آنها به دنیا برمی گردند.همان اول کار تهرانیه یه دختره را میبینه و می افته دنبالش. همان دم سنگ میشه.بعد مدتی اصفهانیه یه ۵ تومانی روی زمین می بینه خم میشه که برداره قزوینیه می گه : خاک تو سرت . هم خودت رو بدبخت کردی هم منو
 

 به یه نفر میگن که با مناجات جمله بساز میگه: مونا جاتو انداختم بیا بخواب
 


یه بچه تو قزوین گم میشه پلیس میگه از یابنده تقاضا می شود امشب که هیچی فردا بچه رو به ما بدهد که ما پس فردا بدیم به خانوادش 
silly
 


تركه مي پرسند چرا پرنده ها زمستان از شمال به جنوب پرواز مي کنن ؟ ميگه : آخه من امتحان كردم..... پياده خيلي راهه
 


از ترکه می پرسند: می دونی چرا غواص ها به پشت می پرن تو آب؟ می گه: چون اگه به جلو بپرن می افتن تو قایق
 

اداره راهنمایی رانندگی قزوین جهت امنیت بیشتر سرنشینان جلو بستن کمربند ایمنی برای سرنشینان عقب الزامی است
 


سرگذشت يك پسر در دانشگاه قزوين ... سال اول ( )  سال دوم ( . ) سال سوم ( o )  سال چهارم (O) خدا رحم كرد  واسه فوق ليسانس ادامه نداد 

 اس ام اس های عاشقانه

 

انقدر مستم که بی قایق به دریا می روم یا به عشقم میرسم یا غرق دریا می شوم
 

تو را به جاي همه كساني که نمي‌شناختم دوست مي‌دارم تو را به جاي همه روزگاراني که نمي‌زيسته‌ام دوست مي‌دارم براي خاطر عطر گستره‌ي بيکران و براي خاطر عطر نان گرم براي خاطر برفي که آب مي‌شود، براي نخستين گل، براي خاطر جانوران پاکي که آدمي نمي‌رماندشان تو را به جاي همه كساني که دوست نمي‌دارم دوست مي‌دارم تو را براي دوست داشتن دوست مي‌دارم 
 


بزار خيال كنم هنوز ترانه هامو ميشنوي هنوز هوامو داري و هنوز صدامو ميشنوي بزار خيال كنم هنوز يه لحظه از نيازتم اگه تموم قصمون, هنوز ترانه سازتم بزار خيال كنم هنوز پر از تب وتاب مني روزا بفكر ديدنم , شبا پر از خواب مني 
 

انواع بوسه: 1.بوس صورت : دوست داشتن 2. بوس پيشاني : آرامش 3.بازو‌: شوخي كردن 4.لب : عاشق بودن 5. گردن : نياز داشتن 
 


عشق يعني يك سلام و يك درود عشق يعني درد و محنت در درون ... عشق يعني خون لاله بر چمن عشق يعني شعله بر خرمن زدن عشق يعني آتشي افروخته عشق يعني با گلي گفتن سخن ...

 

آری آغاز دوست داشتن است گرچه پایان راه ناپیداست من به پایان دگر نیاندیشم که همین دوست داشتن زیباست


كاش می شد باردیگر سرنوشت از سر نوشت كاش می شد هر چه هست بر دفتر خوبی نوشت كاش می شد از قلمهایی كه بر عالم رواست با محبت, با وفا, با مهربانیها نوشت كاش می شد اشتباه هرگز نبودش در جهان داستان زندگانی بی غلط حتی نوشت كاش دلها از ازل مهمور حسرتها نبود كاین همه ای كاشها بر دفتر دلها نوشت زندگی مثل یه دیكته اس هی می نویسیم، هی غلط می نویسیم، هی پاك می كنیم دوباره هی می نویسیم، هی پاك می كنیم غافل از اینكه عزرائیل داد میزنه: برگه ها

 

کیسه کوچک چایی ، تمام عمر ، دلباخته لیوان شد ، ولی هر بار که حرف دلش را می زد ، صدایش در اب جوش می سوخت . کیسه کوچک چای با یک تیکه نخ رفت ته لیوان و حرف دلش را اهسته گفت . لیوان سرخ شدsad
 

دل شکستن چاره اش سنگ نيست اين دل ما با نگاهي سرد نيز ميشکند
 


مي‌گويند سه چيز زاده عشق نيست: جدايي، سفر، فراموشي، ولي آن زمان که تو مرا تنها گذاشتي و فراموشم کردي من لحظه لحظه عاشقت شدم 
 


سه چیز در زندگی اموختم:از عشق رسوایی/از دوست بی وفایی/از شب تنهایی
 


اسم زیبای تو را خال زدم در بدنم تا که محفوظ بماند نام تو در کفنم

 

اگه نيوتن قبل مرگش چشماي تو رو مي ديد معني حقيقي جاذبه رو مي فهميد.prayingpraying

خنده داروگوناگون...
ما را در سایت خنده داروگوناگون دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : محمدهادی طباطبایی jaleb بازدید : 431 تاريخ : جمعه 25 اسفند 1391 ساعت: 17:49

 تریپ جدید مرام:


.

.

..

کلنگتم عمله!
 
**********
*****

----l-
l       '.o
l       /l 
l        JL
l
l
اگه یه بار دیگه از این اس ام اس های تکراری بدی خودمو دار میزنم




 آیا میدانید  نیمی از عمر دخترا و پسرها صرف چه می شود؟
.

.

.

e نمیدانید؟

.

.

.

پسرها به دنبال جوراب خود میگردند و دخترها در جستجوی گل سر

حالا دانستید؟............ گل سر/جوراب منو ندیدی؟
**********
*****


دوباره فـــال حــــافـــظ و دوباره توی فــالــمی

 
هـــمـــیـــشـــه در خیالتم اگر چه بی خیالمی
**********
*****

خوش به حالت همیشه بهت غبطه میخورم اینقدر خوشبختی و  خودت نمیدونی

.

.

.

.

.. به قول شاعر بدبخت انكه گرفتار عقل شد خوشبخت انكه  كره خر امد الاغ رفت
**********
*****

ترجیح میدهم باكفشهایم درخیابان راه بروم وبه خدا فكر كنم تا اینكه درمسجد بنشینم وبه كفشهایم فكر كنم
**********
*****

آیا میدانستیدنسبت خارش هر نقطه از بدن با میزان دسترسی آن نقطه نسبت عکس دارد.

امتحان کنید تا مطمئن شوید.

.

.

.

.بیتربیت کجا رو داری میخارونی؟
**********
*****

 از وقتی که دلت اومد تنگ دلم  هر روز  دلم تنگ دل تنگت میشه
**********
*****

 سلام بیبن من گم شدم نمیدونم  از كجا باید برم ..

.
.
.
بگو از كدوم طرف باید قربونت برم
**********
*****

یک دقیقه بوسیدن 26 کالری می سوزاند . تو کالری نمیخوای !؟
**********
*****


:..:: .-. : .:::-.::.:- ..:..::. ..-..::-.. ::.- ..:.:.- :::-. :... .. .: .-:::... -::. . .::-..:-.. : ..: .

 كاش كور بودی می فهمیدی چی نوشتم!!!
**********
*****

 اگر همسفر عشق شدی...

قربونت کرایه ما رو هم حساب کن !
**********
*****

دروغ نیست اگر بگوویم

که بی تو، زنده مانی میکنم ، نه زندگانی !
**********
*****

اگه گفتم عاشقتم ؛ اگه گفتم دیوونتم

اگه گفتم فقط تو رو می خوام


داشتم خواب براد پیت رو می دیدم ! توهم فانتزی نزنی !!!
**********
*****

مگه من به تو اجازه دادم که بازم رفتی اون بالا

 هان !؟

بیا پایین

زود باش

 آخه تو فقط ماه منی !
**********
*****

از كجا می فهمی كه خانمی قصد دارد یك حرف هوشمندانه بزند؟

وقتی جمله اش را با  "روزی از یك مرد شنیدم " شروع كند!
**********
*****

هر وقت کسی رو دیدی احساس کردی میخواد بغلت کنه و فقط تو می بینیش

زبونت بند اومده ، صدایی نمیشنوی و زمان نمیگذره


مطمئن باش اون عزراعیله !!!
**********
*****

از غضنفر میپرسن شراب زندگی یعنی جه ؟

میگه : نمیدونم ، من فقط دوغ میخورم !!!
**********
*****

اگه گفتی چرا هیچ زنی تو کار خ.تـــــ.نه نیست !؟

چون هیچ آدم عاقلی ، شاخه ای که روش میشینه رو نمیشکنه !!!
 
**********
*****

دو شاخه گل ، دو جام مستی

به قربانم بری هرجا که هستی !!!
**********
*****

غضنفر سوار مترو میشه تفنگ در میاره به راننده مترو میگه برو دبی !!!
**********
*****

بابام گفت : عشق كشكه !

منم جواب دادم : زندگی هم آشه ، بدون كشك بی مزه میشه !!
**********
*****

به غضنفر میگن از چه لبی خوشت میاد؟ میگه از لب جوب!
**********
*****

آیا دوستان شما در مسنجر برای شما افلاین می آیند؟ آیا می خواهید مچشان رابگیرید؟

 آیا می خواهید بدانید چه كسانی در مسنجرآنلاین هستند؟ اگر می خواهید بدانید

 باید بگویم خیلی فضولید
**********
*****

دلم می خواد که از سر محبّت
به عشق من بدی جواب مثبت
تو بی لیاقتی اگه بگی"نه"
اِندِ حماقتی اگه بگی "نه"
فدای اون که "نه" نمی گه می شم
عاشق یک دلبر دیگه می شم
اگر جواب "نه" بیاد تو sms  و نامه ت
خلاصه قهر، قهر تا قیامت!

**********
*****
باراک اوباما هستم. برنده ی جایزه صلح نوبل از سال اول دبیرستان در آزمون های کانون شرکت میکردم.
 
خنده داروگوناگون...
ما را در سایت خنده داروگوناگون دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : محمدهادی طباطبایی jaleb بازدید : 423 تاريخ : جمعه 25 اسفند 1391 ساعت: 17:45

 

تست روانشناسی بر مبنای 5 میوه

 

تست روانشناسی بر مبنای 5 میوه

 

روی میز صبحانه شما این میوه‌ها را گذاشته شده‌اند، که یکی را باید انتخاب کنید:

سیب

موز

توت فرنگی

هلو

پرتقال

اولین انتخاب شما کدام خواهد بود؟

لطفاً خوب فکر کنید و به میز غذا حمله‌ور نشوید!

این یک امتحان بزرگ است و نتایج آن شما را متحیر خواهد کرد.

انتخاب شما چیزهای عجیبی در مورد شما خواهد گفت.

باز هم فکر کنید و قبل از انتخاب‌کردن به انتهای نامه نروید.

پس از انتخاب برای شناخت خودتان نتیجه را در انتهای صفحه ببینید.

عجله نکنید، خوب فکر کنید!

اگر انتخاب نهایی را کردید پایین صفحه را ببینید:

.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.

 

با توجه به انتخاب شما...

سیب:

این یعنی شما شخصی هستید که دوست دارد اول سیب بخورد.

موز:

این یعنی شما شخصی هستید که دوست دارد اول موز بخورد.

توت‌فرنگی:

این یعنی شما شخصی هستید که دوست دارد اول توت‌فرنگی بخورد.

هلو:

این یعنی شما شخصی هستید که دوست دارد اول هلو بخورد.

پرتقال:

این یعنی شما شخصی هستید که دوست دارد اول پرتقال بخورد.

.
.
.
.
.
.

خنده داروگوناگون...
ما را در سایت خنده داروگوناگون دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : محمدهادی طباطبایی jaleb بازدید : 482 تاريخ : پنجشنبه 10 اسفند 1391 ساعت: 17:01

 

دعواي دختر و پدر (طنز باحال)

 

 

پدر و دختر

 

سال 1230
مرد: دختره خير نديده من تا نکشمت راحت نمي شم...
زن: آقا حالا يه غلطي کرد ، شما بگذر.نامحرم که خونمون نبوده. حالا اين بنده خدا يه بار بلند خنديده...
مرد: بلند خنديده؟ اين اگه الان جلوشو نگيرم لابد پس فردا مي خواد بره بقالي ماست بخره. نخير نمي شه بايد بکشمش...
-- بالاخره با صحبتهاي زن ، مرد خونه از خر شيطون پياده مي شه و دختر گناهکارشو مي بخشه

 

 

سال 1280
مرد: واسه من مي خواي بري درس بخوني؟ مي کشمت تا برات درس عبرت بشه. يه بار که مُردي ديگه جرات نمي کني از اين حرفا بزني. تو غلط مي کني. تقصير من بود که گذاشتم اين ضعيفه بهت قرآن خوندن ياد بده. حالا واسه من ميخاي درس بخوني؟؟؟
زن: آقا ، آروم باشين. يه وقت قلبتون خداي نکرده مي گيره ها! شکر خورد. ديگه از اين مارک شکر نمي خوره. قول ميده...
مرد( با نعره حمله مي کنه طرف دخترش ): من بايد بکشمت. تا نکشمت آروم نمي شم. خودت بياي خودتو تسليم کني بدونه درد مي کشمت...
-- بالاخره با صحبتهاي زن، مرد خونه از خر شيطون پياده مي شه و دختر گناهکارشو مي بخشه

 

پدر و دختر

 

سال1330
مرد: چي؟ دانشسرا (همون دانشگاه خودمون)؟ حالا مي خواي بري دانشسرا؟ مي خواي سر منو زير ننگ بوکوني؟ فاسد شدي برا من؟؟ شيکمتو سورفه (سفره) مي کونم...
زن: آقا، ترو خدا خودتونو کنترل کنين. خدا نکرده يه وخ (وقت) سکته مي کنين آ...
مرد: چي مي گي ززززززن؟؟ من اگه اينو امشب نکوشم (نکشم) ديگه فردا نمي تونم جلوي اين فسادو بيگيرم. يه دانشسرايي نشونت بدم که خودت کيف کوني...
-- بالاخره با صحبتهاي زن، مرد خونه از خر شيطون پياده مي شه و دختر گناهکارشو مي بخشه

 

سال1380
مرد: کجا؟ مي خواي با تکپوش (از اين مانتو خيلي آستين کوتاها که نيم مترم پارچه نبردن و وقتي مي پوشيشون مث جليقه نجات پستي بلندي پيدا مي کنن) و شلوارک (از اين شلوار خيلي برموداها) بري بيرون؟ مي کشمت. من... تو رو... مي کشم...
زن: اي آقا. خودتو ناراحت نکن بابا. الان ديگه همه همينطورين (شما بخونيد اکثرا).
مرد: من... اينطوري نيستم. دختر لااقل يه کم اون شلوارو پائين تر بکش که تا زانوتو بپوشونه. نه... نه... نمي خواد. بدتر شد. همون بالا ببنديش بهتره...

 

سال1400
دختر: چي؟ چي گفتي مرتيکه ي ****؟ دارم بهت مي گم ماشين بي ماشين. همين که گفتم. من با الکس قرار دارم ماشينم مي خوام. ميخواي بري بيرون پياده برو...
باباه:جيکش در نمي ياد...
زن: دخترم. حالا بابات يه غلطي کرد. تو اعصاب خودتو خراب نکن. لاک ناخنت مي پره. آروم باش عزيزم. رنگ موهات يه وقت کدر مي شه آ مامي. باباتم قول مي ده ديگه از اين حرفا نزنه...
-- بالاخره با صحبتهاي زن، دخترخونه از خر شيطون پياده مي شه و باباي گناهکارشو مي بخشه.

 
خنده داروگوناگون...
ما را در سایت خنده داروگوناگون دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : محمدهادی طباطبایی jaleb بازدید : 476 تاريخ : پنجشنبه 10 اسفند 1391 ساعت: 17:00

 

تست: ترس از موفقیت

 

ترس از شکست , ترس از پیروزی,دلیل ترس

 

از سال 1960 تاکنون تحقیقات گسترده ای در ارتباط با ترس از موفقیت صورت گرفته است. به طور کلی این حالت در زنان بیشتر از مردان مشاهده می شود.

 

صحیح یا غلط بودن جملات زیر را در کنار آنها یادداشت کرده و در انتها نتیجه را محاسبه کنید.

 

1- گاهی اوقات می ترسم کارها را به همان خوبی که توانایی اش را دارم انجام دهم.

 

2- معمولا نگرانم که اگر کارهایم را به بهترین شکل ممکن انجام دهم دشمنی دیگران را برانگیزم.

 

3- هرگز نگران این موضوع نیستم که شاید اگر کاری را بسیار خوب انجام دهم دیگران دوستم نداشته باشند.

 

4- معمولا کمتر از حد توانایی هایم کارهای مختلف را انجام می دهم تا موقعیت کسی تهدید نشود.

 

5- معمولا نگرانم که مبادا دیگران فکر کنند من فرد خودنمایی هستم.

 

6- هرگز نگران این موضوع نیستم که شاید دیگران فکر کنند من خیلی سختکوش و پرکار هستم.

 

7- هرگز نگران نیستم که کسی فکر کند من در حیطه کاری خودم بهترین هستم.

 

8- معمولا مواقعی که در کار پیروز می شوم بیشتر از زمان هایی که در کاری شکست می خورم نگران می شوم.

 

9- همواره نگرانم که شاید به نظر دیگران عجیب بیاید که من در کارم صداقت دارم.

 

10- گاهی اوقات عمدا کارها را نادرست انجام می دهم تا مطمئن شوم آیا کس دیگری می تواند آن کار را بهتر از من انجام دهد یا نه.

 

11- معمولا نگرانم که مبادا دیگران بیش از حد از من توقع داشته باشند.

 

12- معمولا اهدافی برای خودم تعیین می کنم که کمتر از آنچه که لیاقت آن را دارم هستند.

ترس از شکست , ترس از پیروزی,دلیل ترس

 

13- معمولا کارهایی را انجام می دهم که چندان چالش برانگیز نیستند.

 

14- آنقدر که باید از انجام کارهای مهم لذت نمی برم.

 

15- دوست ندارم با دیگران رقابت کنم به خصوص اگر در این رقابت احساس ناخوشایندی پیدا کنم.

 

16- نگرانم که مبادا دوستانم از من انتقاد کنند.

 

17- گاهی اوقات از اینکه بیش از حد نسبت به توانایی های خودم آگاهی پیدا کنم می ترسم.

 

18- هرگز نگران نیستم که شاید ارتباطات دوستانه ام به دلیل انجام دادن کاری خاص یا شرکت در فعالیتی خاص به خطر بیفتد.

 

19- می ترسم که اگر در کاری خاص عالی و بی عیب و نقص باشم دیگران پشت سرم صحبت و بدگویی کنند.

 

20- زمانی که باید کار مهمی انجام دهم احساسات شخصی دیگران برایم اهمیتی ندارد.

 

21- عادت کرده ام نگران باشم اگر کاری را به خوبی انجام دهم شایددیگران به من حسادت کنند.

 

22- هرگز نگران نیستم که شاید موفقیت های تحصیلی و کاری من موجب بروز مشکل در روابط اجتماعی ام شوند.

 

23- نگران نیستم که اگر در کار یا مساله خاصی بسیار موفق و لایق جلوه کنم دیگران احساس ناراحتی یا حتی بیماری کنند.

 

24- معمولا می ترسم که شاید دیگران مرا صرفا به خاطر کارهایی که می توانم برای آنها انجامدهم دوست داشته باشند.

 

25- نگرانم که اگر توانایی های واقعی ام را به دیگران نشان دهم دیگران از من توقع بیش از حد داشته باشند.

 

26- نگرانم که اگر در زمینه خاصی متخصص شوم دیگران دوستم نداشته باشند.

 

27- نگرانم که اگر در زمینه خاصی متخصص شوم دیگران از من سود ببرند.

 

28- اگر بتوانم کاری را به بهترین شکل ممکن انجام دهم می ترسم کسی موقعیتم را به خطر بیندازد.

 

29- نگرانم که اگر دیگران متوجه شوند من به خوبی می توانم آنها را درک کنم از من بترسند.

 

30- از نشان دادن توانایی های واقعی ام به دیگران نگرانم چون شاید نتوانم همیشه کارها را به بهترین شکل انجام دهم.

 

از سال 1960 تاکنون تحقیقات گسترده ای در ارتباط با ترس از موفقیت صورت گرفته است. به طور کلی این حالت در زنان بیشتر از مردان مشاهده می شود. در یکی از تحقیقات از تعدادی دانشجوی مؤنث خواسته شد برای جمله زیر یک پاراگراف بنویسند:

 

بعد از پایان امتحانات ترم اول من دانشجوی ممتاز شدم ...

 

به دانشجویان مذکر نیز جمله فوق داده شد و نتیجه واقعا تاسف بار بود. بیش از 62 درصد خانم ها در پاراگراف خود فقط از عواقب ناخوشایند این موفقیت نوشته بودند و تنها 9 درصد مردان از اتفاقات ناخوشایند و منفی این اتفاق نوشته بودند و بیشتر نکاتی در ارتباط با سختکوشی، زیرکی و هوش سرشار ذکر کرده بودند.

ترس از شکست , ترس از پیروزی,دلیل ترس

روانشناسان در تحقیقات خود دریافته اند اینگونه ترس ها در زنان موجب می شود آنها برای خودشان سدی در برابر پیروزی بسازند و شخصا مانع موفقیت خود شوند. نکته جالبی که روانشناسان دریافته اند این است که تمایلات شخصی و برداشت های جامعه در بروز اینگونه ترس ها بسیار موثر است.

در آزمون حاضر روانشناسان دریافتند با تغییر در جمله اول زمانی که رشته تحصیلی مشخص شود نتیجه آزمون به میزان قابل توجهی تغییر می کند. اگر عنوان رشته پرستاری باشد زنان ترسی کمتر و مردان ترسی بیشتر خواهند داشت و برعکس زمانی که عنوان رشته مهندسی باشد میزان ترس زنان به مراتب بیشتر از ترس مردان خواهد شد.

 

در واقع اگر رشته تحصیلی برای جنس مخالف رایج باشد بر ترس از موفقیت فرد تاثیر مستقیم می گذارد. همچنین زمانی که آزمون پیجیده تر شود تفاوت در نتیجه میان زنان و مردان بسیار کمتر شده و در مواردی از بین می رود.

 

متاسفانه به دلیل آموزش های نادرست جامعه که از سالیان قبل وجود داشته زنان حتی زمانی که از درون چندان از موفق شدن نمی ترسند باز هم به دلایلی که معمولا برای خود آنها نیز نامشخص است به طور ناخودآگاه خود را از حضور و موفقیت در بعضی موقعیت ها کنار می کشند.

 

بسیاری از دانش آموزان دبیرستانی و دانشجویان دختر سعی دارند موفقیت های خود را پنهان کنند چرا که نگرانند مبادا هوشمندی و زیرکی بالای آنان موجب شود موقعیت های عالی خود برای ازدواج را از دست بدهند چون مردان دوست ندارند با زنی ازدواج کنند که از آنها خیلی برتر و بالاتر باشد. شاید مردان ظاهرا بگویند از زنان هوشمند و زیرک بیشتر خوششان می آید اما واقعیت این است که هیچ مردی دوست ندارد همسرش از او باهوش تر و زرنگ تر باشد. به همین دلیل زنان حتی زمانی که به توانایی ها و هوشمندی های خود آگاهند ترجیح می دهند در میان گروه عامه باشند تا اینکه فردی منحصر به فرد و خاص جلوه کنند.

 

ترس از موفقیت مشکل بزرگی برای بسیاری از افراد است اما ساده تر و عادی تر از آن ترس از شکست است.هر دو مورد چه ترس از موفقیت و چه ترس از شکست در مواردی عواقب یکسانی دارند و یکی از مهمترین عواقب آن این است که مانع می شود فرد با تمام وجود برای موفق شدن تلاش کند. زمانی که افکار دو ورزشکار زن و مرد را با یکدیگر مقایسه می کنیم به نتایج جالبی دست می یابیم.

 

اگر ورزشکار مرد در مسابقات شکست بخورد با خود فکر می کند که: من از تمام توانایی هایم استفاده نکرده و آنقدر که باید سعی نکردم اما زنی که شکست می خورد با خود می گوید: رقیبم در مقایسه با من تواناتر و ماهرتر بود.

 

مشخص کردن تمایزاتی که بین ترس از پیروزی و ترس از شکست وجود دارد کار ساده ای نیست چون عواقب ناشی از این دو ترس بسیار به یکدیگر نزدیک و شبیه هستند. در یکی از تحقیقات صورت گرفته در مورد ترس از پیروزی و شکست، مرد هنرمندی حضور داشت که تابلوهای نقاشی بی نظیرش همگان را خیره می کرداما با این وجود هرگز آثارش را در هیچ نمایشگاهی در معرض دید همگان قرار نداده بود.

 

جالب اینجاست که گاهی او یکی از آثارش را به عنوان هدیه به دوستان و اقوام می داد و هر بار پیشنهادات بسیاری به او می شد که آثارش را در نمایشگاهی برای فروش بگذارد اما او با اینکه در وضعیت مالی خوبی نبوده و به پول نیاز داشت از این کار سر باز می زد. به نظر شما آیا دلیل او از این کار ترس از شکست بود یا ترس از پیروزی؟ برای این مرد موقعیت های بسیاری برای موفق شدن رخ داده بود اما او هر بار در را به روی پیروزی می بست.

 

اگر امتیاز شما به 30 نزدیک باشد باید به فکر تغییر افکار و عادات تان باشید اما هر چه امتیاز شما از 15 کمتر باشد نشاندهنده این است که چندان ترسی از موفقیت ندارید و بهترین ها را دارید.

 

اگر جوان هستید حتما در اولین فرصت برای تغییر دست به کار شوید چون در غیر این صورت آینده تان را تباه خواهید کرد. برای افرادی که به تازگی وارد دانشگاه شده اند یا به تازگی کار جدیدی را آغاز کرده اند طبیعی است که کمی معذب بوده و در بعضی موارد نتوانند خود واقعی و توانایی هایشان را آشکار کنند. شاید گاهی احساس کنند هنوز شایسته بهترین ها نیستند اما با گذشت زمان درمی یابند که آنها شایسته هر آنچه هستند که با توانایی و مهارت های خود کسب می کنند و چندان مهم نیست که از همکلاسی ها و همکاران خود برتر باشند اما اگر سن و سال و تجربه هنوز نتوانسته ترس شما از موفقیت را از بین ببرد باید فورا راهی برای حل مشکلتان بیابید.

 

لیستی از موقعیت هایی بنویسید که ترس هایتان شما را از موفق شدن بازداشته اند. در لیست دیگری عواقب ناخوشایند و منفی که بعد از موفقیت و پیروزی به سوی شما روانه شده اند را یادداشت کنید. معمولا اگر بتوانید به درک درستی از این موضوع برسید بهتر می توانید از این مرحله و ترس های آزاردهنده خود عبور کنید. کدام یک از نگرانی ها و ترس هایی که در لیست دوم نوشته اید به وقوع پیوسته اند؟مسلما بیشتر موارد تنها ترسی بوده اند که شما را از موفق شدن بازداشته اند و هرگز اتفاق نیفتاده اند.

 

اکنون که دریافتید بسیاری از ترس هایتان هرگز عملی نشدند سعی کنید چند مورد از نمونه هایی را که در لیست اول نوشته بودید و به دلیل ترس هایتان نتوانستید آنها را انجام دهید اکنون انجام دهید و اگر زمان آنها گذشته و آن فرصت ها دیگر وجود ندارند از هم اکنون دیگر اجازه ندهید ترس های بی مورد شما را از موفق شدن بازدارند.

 

ترس از موفقیت یک مشکل ریشه ای است و بسیارند افرادی که جنبه های مختلف زندگیشان به دلیل ترس از موفقیت تحت الشعاع قرار گرفته و اکنون برای آن موارد افسوس می خورند اما از طرف دیگر ترس از شکست برای بسیاری دیگر مشکل چندان پیچیده ای نیست و می توانند با کمی تلاش بر آن فائق آیند.

 

از هیچ چیز نترسید، بال هایتان را باز کنید و از پرواز لذت ببرید.

خنده داروگوناگون...
ما را در سایت خنده داروگوناگون دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : محمدهادی طباطبایی jaleb بازدید : 512 تاريخ : پنجشنبه 10 اسفند 1391 ساعت: 16:56

 

آسيب شناسي فک و فاميل!

 

 

آسيب شناسي فک و فاميل!

1 - خاله
معناي لغوي: خواهر مادر
معناي استعاره اي: هر زني كه با مادر رابطه ي گرم و صميمي داشته باشد.
نقش سمبليك: يك خانم مهربان و دوست داشتني كه خيلي شبيه مادر است و هميشه براي شما آبنبات و لباس مي خرد.
غذاي مورد علاقه: آش كشك.
زير شاخه ها: شوهر خاله: يك مرد مهربان كه پيژامه مي پوشد و به ادبيات و شكار علاقه مند است.

دختر خاله،پسر خاله:همبازي دوران كودكي كه يا در بزرگسالي عاشقش مي شويد اما با يكي ديگه ازدواج مي كنيد يا باهاش ازدواج مي كنيد اما عاشق يكي ديگه هستيد.
مشاغل كاذب: خاله زنك بازي، خاله خانباجي.
چهره هاي معروف: خاله خرسه، خاله سوسكه.
داشتن يك خاله ي مجرد در كودكي از جمله نعمات خداوندي است.

 

 

2 - عمه
معناي لغوي: خواهر پدر
معناي استعاره اي: هر زني كه با پدر رابطه ي گرم و صميمي داشته باشد،هر زني كه مادر چشم ديدنش را نداشته باشد.
نقش سمبليك: به عهده گرفتن مسئوليت در موارد ذيل: 1- جواب همه ي فحش هايي كه مي دهيد. مثال: عمته... 2- جواب همه ي محبت هايي كه مي كنيد. مثال: به درد عمه ات مي خوره... 3- توجيه كليه ي بيقوارگي ها،رفتارهاي نامتناسب شما (تنها براي دخترخانم ها). مثال: به عمه ات رفتي. 4- خيلي چيزهاي بدِ ديگه. از ذكر مثال معذوريم...
غذاي مورد علاقه: شله زرد، سمنو.
زير شاخه ها: شوهر عمه: يك مرد پولدار كه سيبيل قيطاني دارد و چندش آور است.

پسرعمه/دخترعمه: همبازي دوران كودكي كه در بزرگسالي حالتان را به هم مي زنند!!
مشاغل كاذب Match-Making.
چهره هاي معروف: عمه ليلا.
داشتن يك عمه كه در توصيفات فوق صدق نكند جزو خوش شانسي هاي زندگي است.

 

 

3 - دايي
معناي لغوي: برادر مادر
معناي استعاره اي: هر مردي كه با مادر رابطه ي گرم و صميمي داشته باشد،هر مردي كه پتانسيل كتك خوردن توسط پدر را داشته باشد.
نقش سمبليك: يكي از معدود مرداني كه هر چند به سياست علاقه مند است اما حس گرمي به شما مي دهد، هميشه حرفهايتان را مي فهمد و مي شود پيشش گريه كرد.
غذاي مورد علاقه: فسنجون.
زير شاخه ها: زن دايي: يك زن چاق و شاد كه خيلي كدبانو است و جلوي مادر قپي مي آيد.
پسردايي،دختردايي: همبازي دوران كودكي كه در بزرگسالي مثل يك همرزم ساپورتتان مي كنند.
چهره هاي معروف: علي دايي، دايي جان ناپلئون.
سعي كنيد حتما حداقل يك دايي داشته باشيد.

 

 

4 - عمو
معناي لغوي: برادر پدر
معناي استعاره اي: هر مردي كه با پدر رابطه ي گرم و صميمي داشته باشد.
نقش سمبليك: يكي از مرداني كه شما هميشه بايد بهش بوس بدهيد و بعد برويد كارتون ببينيد تا او با پدر حرفهاي جدي بزند. يكي از مرداني كه مادر به مناسبت آمدنش قرمه سبزي مي پزد و هميشه وقتي مي رود پدر ساكت شده، به فكر فرو مي رود.
غذاي مورد علاقه: قرمه سبزي، آبگوشت.
زير شاخه ها: زن عمو: يك زن خوشگل كه زياد به شما توجه نمي كند و خودش را براي مادر مي گيرد،

دخترعمو،پسرعمو: همبازي دوران كودكي كه اگر تا هجده-بيست سالگي دوام آورده باهاش ازدواج نكنيد خطر را از سر گذرانده ايد.
مشاغل كاذب: بازي در قصه هاي ايراني-اسلامي.
چهره هاي معروف: عمو زنجيرباف، عمو يادگار، عمو پورنگ.
داشتن يك عمو ي پولدار خيلي خوب است.

خنده داروگوناگون...
ما را در سایت خنده داروگوناگون دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : محمدهادی طباطبایی jaleb بازدید : 544 تاريخ : پنجشنبه 10 اسفند 1391 ساعت: 16:53

 

آیا همه چی به نفع آقایان است!!!

 

 

 

آیا همه چی به نفع آقایان است!!!

 

اگر مرد زن نگیرد عاقل است ولی اگر زنی شوهر نکند ، «بیخ ریش پدرش مانده» است.

اگر مرد شب ها تا صبح بیرون از منزل بماند، «مهمانی» بوده است ولی اگر زن بعد از غروب آفتاب به منزل بیاد «ددر» رفته بوده.

اگر مرد با خشونت صحبت کند «لحن مردانه» دارد و اگر زن با خشونت حرف بزند «بی ادب » است.

اگر مرد سهل انگار باشد «جوانمرد» است ولی اگر زن بردبار و با گذشت باشد «بی عرضه و شلخته» است.

اگر مرد ساعت ها با کسی در گوشی صحبت کند «کسب اخبار» است و اگر زنی همان قدر حرف بزند «پرگو» است.

اگر مرد در حضور دیگران به زنش محبت کند «مهربان و وفادار» است ولی اگر زن اینکار را انجام دهد «بی حیا» است.

اگر مرد پر خور باشد «خوش اشتها» است ولی اگر زن پر خور باشد «شکمو» است.

اگر مرد چهل سال داشته باشد «جوان» است و اول چلچلیش ولی اگر زنی سی و پنج سال بیشتر داشته باشد «مسن» است

اگر مرد خراّج باشد «دست و دل باز است» و اگر زنی خراّج از آب در بیاید «خانه خراب کن» است.

اگر مرد خسیس باشد «مقتصد و صرفه جو» است و اگر زن بخیل باشد «گدا» است.

اگر مرد موهایش سفید شده باشد «پخته و موقر» است ولی اگر زن موهایش قدری خاکستری باشد «پیرزن» است.

اگر مرد کم حرف باشد «متین و سنگین» است ولی اگر زن کم حرف بزند «از خود راضی و اخمو» است.

خنده داروگوناگون...
ما را در سایت خنده داروگوناگون دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : محمدهادی طباطبایی jaleb بازدید : 453 تاريخ : پنجشنبه 10 اسفند 1391 ساعت: 16:52

 

تست شخصیت شناسی با انگشتان

 

 

 

تست شخصیت شناسی با انگشتان

 

با استفاده از عکس و انتخاب انگشت شخصیت خود را بشناسید. آیا تا به حال به طور دقیق به انگشتان دستان خود نگاه کرده اید؟ تا به حال فکر کرده اید که به کدامیک علاقه بیشتری نسبت به بقیه دارید؟ با دقت نگاه کنید، سپس توضیح مربوط به آن را بخوانید.

با استفاده از عکس و انتخاب انگشت شخصیت خود را بشناسید.

 

انگشت شماره ۱

این انگشت نماد مسایل مادی و ثروت است و کسانی که این انگشت را انتخاب می کنند، اقتصاد دانان خوبی هستند و معمولاً از نظر مالی در وضعیت خوبی قرار دارند.

 

انگشت شماره ۲

این انگشت نماد کار است و اشخاصی که به این انگشت اهمیت بیشتری می دهند انسان های کاری هستند و به طور کلی وجدان کاری خوبی دارند و موفقیت زیادی در کارها دارند.

 

انگشت شماره ۳

این انگشت میزان اهمیت به خود فرد را نشان می دهد، افرادی که این انگشت را انتخاب می کنند، در مورد همه چیز اول به خود اهمیت داده و تا حدودی خودپرست و خودخواه هستند.

 

انگشت شماره ۴

این انگشت نماد محبت و عشق است و کسانی که این انگشت را انتخاب می کنند، انسان های احساساتی و عاطفی هستند و همواره به دنبال محبت و خوشحال کردن دیگران هستند.

 

انگشت شماره ۵

این انگشت نماد خانواده و فرزند هست و کسانی که به این انگشت علاقمند هستند، افرادی هستند که به خانواده پایبند بوده و به زندگی مشترک و به طور کلی روابط بین افراد اهمیت می دهند.

خنده داروگوناگون...
ما را در سایت خنده داروگوناگون دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : محمدهادی طباطبایی jaleb بازدید : 486 تاريخ : پنجشنبه 10 اسفند 1391 ساعت: 16:51

 

50 مزیت خنده دار مرد بودن !!

 

 

50 مزیت خنده دار مرد بودن !!

 

این مقاله فقط جنبه شوخی و سرگرمی دارد و قصد توهین ندارد

1-اسم هر جک و جونوری رو روی شما نمیگذارند از قبیل آهو ،غزال ، پروانه ، شاپرک و موارد دیگر که اینجا جاش نیست.


2-در عروسی میتونید لباسی رو که بارها به تن کردید رو دوباره بپوشید


3-میتونید هر صد سال یه بار هم موهاتون رو شونه نکنید و بعد بگید مد روزه


4-از ترس اینکه کسی سن شما رو بفهمه شناسنامتون رو قایم نمیکنید


5-مطمئنا استهلاک فک شما به مراتب کمتر است


6- مدل لباس دختر شمسی خانم چشمهاتون رو داخل دهانتون سرنگون نمیکنه


7-در موقع استرس هیچوقت ناخنهای خود را نمیجوید


8-هفته ای دو بار شکست عشقی نمیخورید!


9-لازم نیست از 18 سالگی موهای سرتون رو رنگ کنید چون موهای جوگندمی خیلی هم به شما میآد


10- فقط شما میتونید برید استادیوم


11- خودتون پنچری ماشینتونو میگیرید


12-لازم نیست با قرار دادن انواع جکهای هیدرولیک و غیر هیدرولیک در پاشنه کفش قدتون رو افزایش بدید


13- میتونید تمام روز بادوستانتون برید کوه و وقتی برمیگردید خونه برای خانمتون تعریف کنید که چه روز پرکاری داشتید


14- موقع خواستگاری به هیچ وجه نگران بر هم خوردن تعادل سینی چای نیستید


15- از دیدن کله پاچه دچار تشنج نمیشید


16- هیچ کس از اینکه دست پخت افتضاحی دارید به شما ایراد نمیگیره


17- فقط شمایید که لذت تماشا کردن فوتبال یوونتوس- بارسلونا را با گزارش عادل فردوسی پور درک میکنید


18- فقط شمایید که میتونید لذت تکچرخ زدن با موتوررو تجربه کنید


19- میتونید با خط ریشتون بیش از 12000 اثر هنری خلق کنید


20- به طلا و جواهرات دیگران در حالی که دارید از حسادت منفجر میشید نگاه نمیکنید


21- تو عروسی ها لازم نیست چند تن زنجیر از خودتون آویزون کنید که تازه دیگران ازتون بپرسند بدلییییییه ؟


22- سر سفره عقد لازم نیست برید گل بچینید و گلاب بیارید و نون بگیرید و اینا...


23- در حالی که خواهرتون باید بمونه خونه و آشپزی یاد بگیره شما میرید بیرون و گل کوچیک بازی میکنید


24- لازم نیست آدرس تمام مزون ها، پاساژها ،بوتیک ها و مراکز لاغری شهرتون رو حفظ باشید


25- اگه تو خیابون تویوتا کمری جلوی پاتون نگه نداشت به راحتی سوار یه پیکان میشید


26- لازم نیست همیشه جای جورابهای همسرتون رو حفظ باشید


27- فقط شما میتونید سه ساعت تمام برنامه نود رو با دوستاتون تفسیر کنید


28- لازم نیست روزی چهار بار مثل آمپول ب کمپلکس سریالهای بی سر و ته رو تماشا کنید


29- لازم نیست سالی یه بار زاویه دماغتون رو نسبت به افق تغییر بدید


30- میتونید حتی تا محل کارتون رو هم با دوچرخه طی کنید و کسی اونجوری به شما نگاه نکنه


31- میتونید راحت رو صندلی های جلوی اتوبوس بشینید و در عقب دود نخورید(البته این اتوبوس های Brtاین قضیه رو خرابش کرد)


32- میتونید با شلوارک و رکابی راحت تا سر کوچه برید


33- خیالتون راحته که هرگز یک خواهر شوهر (و ایضا جاری) که مدام رو اعصابتون رزم آیش برقرار کنه ندارید


34- لباسهاتون ظرف 48 ساعت دلتون رو نمیزنه


35- در زیر گرمای نابود کننده تابستون خیلی راحت با یه آستین کوتاه میایید بیرون


36- نیازی ندارید هر روز که از خواب پا میشید تا ساعت 6 بعدازظهر رو جلوی آیینه با خودتون ور برید


37- نیازی نیست سه چهارم عمرتون رو توی کلاسهای آشپزی ،خیاطی، گلدوزی، آموزش فال شیرموز و تقویت اعتماد به نفس در 3/0 ثانیه بگذرانید


38- نیازی نیست داخل کیفتون به تعداد رنگهای یک Lcd لنز چشم داشته باشید(رنگهای Lcd معمولا بالای 16 میلیون میباشد)


39- اگه به انواع فنون حرکات موزون آشنا نبودید هیچ اشکالی نداره


40- فقط شما میفهمید که یک 206 اسپرت خفن چقدر زیباست


41- بدون اینکه کسی بهتون چیزی بگه میتونید ساعتها پلی استیشن بازی کنید


42- با دیدن سوسک و موش و امثالهم اجدادتون از گور در نمیایند و جلوتون رژه نمیروند


43- فرق Cd رو با بشقاب میوه خوری متوجه میشید


44- با یک سرماخوردگی سه ماه در Ccu بیمارستان بستری نخواهید شد


45- میتونید یه جوک بامزه تعریف کنید بدون اینکه خودتون قبل از همه دو ساعت تمام بهش بخندید


46- روی در هیچ مغازه ای ننوشته اند که از پذیرفتن آقایانی که شئونات اسلامی را رعایت نکنند معذوریم(بس که محجوب هستند آخه)


47- داشتن ریش پروفسوری از ویژگی های بسیار ممتاز است که مخصوص شما آقایان میباشد


48- فقط شما میتونید کت و شلوار بپوشید و کروات بزنید و کلی خوشتیپ بشید


49- بیش از 60 درصد رشته های مهندسی رو شما به خودتون اختصاص دادید(دیگه از این با کلاس تر؟)


50- و در نهایت اینکه میتونید تو خیابون از هر کس که دلتون خواست بپرسید ساعت چنده؟!

(این یکی دیگه ته ویژگی بود)

خنده داروگوناگون...
ما را در سایت خنده داروگوناگون دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : محمدهادی طباطبایی jaleb بازدید : 483 تاريخ : پنجشنبه 10 اسفند 1391 ساعت: 16:48

 آواز عاشقانه!


 

پسره به پدرش میگه: بابا چرا هر وقت من عاشقانه و پراحساس آواز میخونم شما زود میری پنجره رو باز می کنی و به مردم کوچه نگاه می کنی و لبخند میزنی؟

پدرش میگه: به این خاطر که با شنیدن صدای تو مردم فکر نکنن که من دارم کتکت میزنم و این صدای جیغ و دادته!

اس ام اس عاشقانه

 

نوشته شده توسط amir در 0:49 | 4 نظر Link
 
چهارشنبه بیست و پنجم اسفند 1389
جوک و لطیفه عمومی 21 - دوقلوهای چینی!
فکر می کنی چینی ها به دوقلوهاشون چی میگن؟! میگن: این چون اون ، اون چون این !

 

نوشته شده توسط amir در 11:52 | 6 نظر Link
 
یکشنبه بیست و دوم اسفند 1389
جوک و لطیفه عمومی 20 - کمک!
طرف داشته یکی رو بدجور میزده اما مدام داد میزده: کمک! کمک! بهش میگن بابا تو که داری اینو میزنی کمک کمک کردنت چیه دیگه؟ میگه آخه این گفته اگر بلند شم لهت می کنم!!
نوشته شده توسط amir در 21:50 | 6 نظر Link
 
پنجشنبه نوزدهم اسفند 1389
جوک و لطیفه عمومی 19 - ابتکار!
مامانه به پسرش میگه: میدونم که شیطون گولت زد که موهای خواهرتو کشیدی! پسرش میگه آره، ولی لگدی که زدم تو شکمش ابتکار خودم بود!  
نوشته شده توسط amir در 18:51 | 9 نظر Link
 
جمعه ششم اسفند 1389
جوک و لطیفه عمومی 18 - امان از تنبلی!
تنبله میفته توی جوب، میگه: هرکی منو ورداشت مال خودش!!!

 

نوشته شده توسط amir در 2:4 | 2 نظر Link
 
سه شنبه پنجم آذر 1387
جوک و لطیفه عمومی 17 - آخه معتادو چه به جمله سازی!
به یک معتادی گفتند با اعداد 45 ، 46 ، 47 و 48 جمله بساز. گفت :
 چلا پنجه مي کشي؟
 چلا شيشه مي شکني؟
 چلا هف نمي زني ؟
 چلا هشتي ناراحت؟!!!
نوشته شده توسط amir در 11:48 | 16 نظر Link
 
دوشنبه سیزدهم آبان 1387
چند تا لینک جالب برای شما

اینم چند تا لینک جالب. دوست داشتین یه سرکی توشون بکشین!

معرفی وبلاگ مازیار ناظمی(همون که میگه ایتاااااااالیااااااا...!!)

نوشته شده توسط amir در 18:43 | 2 نظر Link
 
شنبه سی و یکم فروردین 1387
اینو میگن صرفه جویی از نوع ..؟!!!
میگن توی شهر خسیس ها(!) کاندیداهای مجلس برای تبلیغات دیگه زیاد ولخرجی نمی کردن که هی پوسترای بزرگ چاپ کنن بزنن به در و دیوار. خود کاندیداها هر روز از یه درخت آویزون می شدن؟!!!!!!!!!!!
نوشته شده توسط amir در 13:8 | 17 نظر Link
 
جمعه شانزدهم فروردین 1387
جوک و لطیفه عمومی 16 - شمشیر؟!
به یکی گفتن با شمشیر جمله بساز.
گفت:
فدات شم شیر می خوری؟!!
(می دونم خیلییییییییییی خنک بود!!)
نوشته شده توسط amir در 22:33 | 11 نظر Link
 
شنبه دهم فروردین 1387
جوک و لطیفه عمومی 15 - یه علی دیگه؟!
پدر: احمد چرا با علی دعوا کردی؟ببین لباسات همه پاره پاره شده باید یه لباس دیگه برات بخرم.
احمد: ولی باباجون، پدر علی باید یه علی دیگه بخره!!!
نوشته شده توسط amir در 19:29 | آرشیو نظرات Link
 
شنبه دهم فروردین 1387
جوک و لطیفه عمومی 14 - میخ و دیوار!
اولی: چرا این قدر میخ به دیوار کوبیدی؟
دومی: خب معلومه! برای اینکه محکم بشه!؟؟
نوشته شده توسط amir در 15:36 | آرشیو نظرات Link
 
شنبه دهم فروردین 1387
جوک و لطیفه عمومی 13 - رییس تیمارستان!

در تيمارستان
رئيس تيمارستان به يكي از مراقب ها مي گويد: «من در اين جا از همه راضي هستم، فقط ديوانه اي هست كه اصرار دارد من برج ايفل را از او بخرم.»
مراقب مي گويد: «خب، چرا نمي خريد؟»
رئيس تيمارستان مي گويد: «آخر پول ندارم. اگر داشتم، حتما مي خريدم.»
نوشته شده توسط amir در 10:1 | آرشیو نظرات Link
 
جمعه نهم فروردین 1387
جوک و لطیفه عمومی 11 - خدمت سربازی!
پسري از سربازي براي پدرش اين طور تلگراف زد : " من کاظم پول لازم " پدرش هم در جواب گفت : "من تراب وضع خراب !"
نوشته شده توسط amir در 20:56 | آرشیو نظرات Link
 
جمعه نهم فروردین 1387
جوک و لطیفه عمومی 10 - راننده ی نمونه!
روزي افسر پليس راهنمايي، ديد كه يك خودرو چراغ قرمزها رو رد مي كنه و اصلاً عين خيالش هم نيست كه خلاف مي كنه. خودرو رو متوقف كرد و از راننده پرسيد: «چراپشت چراغ قرمز توقف نمي كني؟» راننده در حالي كه كاغذي رو كه در دست داشت نشون مي داد گفت: «جناب سروان تقصير من نيست. روي اين آدرس نوشته شده : چراغ اول را رد مي كني، چراغ دوم را هم رد مي كني و بعداز چراغ سوم مي پيچي دست راست ....!»
نوشته شده توسط amir در 20:56 | آرشیو نظرات Link
 
جمعه نهم فروردین 1387
جوک و لطیفه عمومی 9 - سر و قفس!
اولي: چرا سرتو تو قفس كردي؟
دومی: مي‏خوام خواب از سرم نپره؟!
نوشته شده توسط amir در 20:55 | آرشیو نظرات Link
 
جمعه نهم فروردین 1387
جوک و لطیفه عمومی 8 - شکار!
شكارچي اول: خوب، هندوستان كه بودي شكار ببر هم رفتي؟
شكارچي دوم: البته، روزي براي شكار ببر به جنگل رفتم.
شكارچي اول: شانس هم آوردي؟
شكارچي دوم: بله، با ببري روبرو نشدم!
نوشته شده توسط amir در 20:54 | آرشیو نظرات Link
 
جمعه نهم فروردین 1387
جوک و لطیفه عمومی 7 - حواس پرت!
اولي: ببخشيد با حرف هايم سرشما را درد آوردم.
دومي: نه اختيار داريد. من حواسم از همان اول جاي ديگر بود!!!
نوشته شده توسط amir در 20:53 | آرشیو نظرات Link
 
جمعه نهم فروردین 1387
جوک و لطیفه عمومی 6 - آرزوهای کودکی!
اولي: تا به حال به هيچ كدام از آرزوهاي دوران كودكي ات رسيده اي؟
دومي: بله، وقتي بچه بودم و مادرم موهايم را شانه مي كرد، آرزو داشتم كچل بشوم!
 
نوشته شده توسط amir در 20:52 | آرشیو نظرات Link
 
جمعه نهم فروردین 1387
جوک و لطیفه عمومی 5 - پر کردن نمکدان ها!
مادر از دخترش پرسيد: دخترم، چرا پر كردن نمكدونها اين قدر طول كشيد؟!
دختر: آخه سوراخهاي سرش خيلي تنگ بود!!!
نوشته شده توسط amir در 20:52 | آرشیو نظرات Link
 
جمعه نهم فروردین 1387
جوک و لطیفه عمومی 4 - دنیای سوسک ها!
يک روز يه سوسک از سوراخ دستشويي مياد بيرون. از اون ميپرسند: چرا اومدي بيرون؟ ميگه: به اميد يه هواي تازه تر... گفتيم از رفتن و خونديم از سفر...!
نوشته شده توسط amir در 20:7 | آرشیو نظرات Link
 
جمعه نهم فروردین 1387
جوک و لطیفه عمومی 3 - دنیای دیوانه ها!
دو ديوانه با هم گفتگو مي‌كردن. اولي: اگر گفتي فرق كلاغ چيه؟ دومي: خوب معلومه! اين بالش از اون بالش مساوي‌تره!
نوشته شده توسط amir در 20:5 | آرشیو نظرات Link
 
جمعه نهم فروردین 1387
جوک و لطیفه عمومی 2 - بچه ی نفهم!
بچه: مامان، مامان این همسایه ی بغلی خیلی فقیره.
مادر: چطور مگه؟
بچه: آخه بچش یه 5 ریالی قورت داده، مادر بیچارش هی تو سر و صورت خودش می زنه و گریه می کنه!!!
نوشته شده توسط amir در 19:57 | آرشیو نظرات Link
 
پنجشنبه هشتم فروردین 1387
جوک و لطیفه عمومی 1 - جهنم و مادرزن!

لطیفه جدید و لطیفه باحال فارسی

جوکستان ..!

(1) دختر: مامان من زن این مرد نمی شم!
مادر: چرا دخترم؟ مگه این مرد چه عیبی داره؟
دختر: اون به جهنم اعتقاد نداره مامان!
مادر:تو با اون ازدواج کن، من خودم کاری می کنم که جهنم رو از نزدیک ببینه!!!

نوشته شده توسط amir در 19:9 | آرشیو نظرات Link
 
پنجشنبه هشتم فروردین 1387
جک و لطیفه های جدید و غیر جدید جوکستان ته کشیده!
=> جوکستان مان كجا بوده...؟!

=> این اول عید نوروز ی جک و لطیفه هامان ته کشیده با اجازه ی شما...؟!

ارسال جک و لطیفه برای وبلاگ جوکستان 
دوستان عزیز و همراهان صمیمی من در وبلاگ ناوزین وغیر پربار جوکستان !! اگر هر کدام از شما علاقه داريد که این وبلاگ جوکستان عنقریب به گل نشسته را کمکی بکنيد با کمال میل پذیرای کمکتان هستیم! اگر جک و لطیفه هاي بامزه ی جدید و غیر جدید ی دارید خواهش می کنم با ما در میان بگذارید تا ان جک و لطیفه هاي خنده داربا اسم خودتان در وبلاگ جوکستان ثبت و ضبط شده و دیگران هم از این جک و لطیفه هاي خنده کُش شما بهره ی کافی و وافی را ببرند! نگویید که " جوکستان ..؟ دیجیتالمان کجاااااا بوده ه ه..؟! نه ببخشید، جوک و لطیفه مان کجااااااا بوده ه ه ه ه...؟!!!" خلاصه اینکه میخواهم اینگونه برایتان روشنش کنم که داریم به گل می نشینیم! وبلاگ جوکستان مطلب کم آورده دوستان! دِ توجه نکردید چه شد! می گویم قايق پاره ي جوکستان دارد در تلاطم دریاهای طوفان زده غرق میشود! خلاصه که بقول فرید خاله خوووب تو گل موندیم!خووووووووووووووووب! جوکستان اگر زنده است برای شما و بخاطر شماست تا از جک و لطیفه هاي بی مزه ی ان استفاده کنید! خلاصه که امیدوارم با جوکستان باشید، از جوکستان لذت ببرید و همراه جوکستان بمانید!

نوشته شده توسط amir در 13:51 | آرشیو نظرات Link
 
سه شنبه ششم فروردین 1387
هدیه ی جوکستان تقدیم به موتورهای جستجوی عزیز!

سلام گرمی دیگر بر شما مخاطبان قدیمی و جدید جوکستان و سلامی هم خدمت جناب کَوکَل! 

دنياي جك و جك هاي فارسي

جک های خنده دار و جوک لطیفه
 

سایت جک و لطیفه و جوک
 

جك و سرگرمي و جكهاي خنده دار در جوکستان
(4) حیف نون پوست موزي روي زمين مي بينه میگه: «واي! بازم بايد بيفتيم!»

جک با حال و داستان طنز
لطيفه هاي خنده دار و جوك و خنده
 

جك جك و لطيفه و جك
 

جوک تازه و جوک خوب جوکستان

جک تازه و جك هاي توپ
 

لطیفه های خنده دار و لطيفه جديد و تقویت مو

 جوکستان 

لطیفه جک و جک ها 
 

جك و طنز و لطيفه هاي جديد
 

جک و طنز و جوک دست اول

جك و لطیفه های جدید
 

جك جك جك و جك هاي روز

جوک و خنده و جک[;
 

جک و سرگرمی و جک و
 

جك 18 و جك ايراني در جوکستان

www.jokestan و جک غضنفری در جوکستان

جوک خنده دار و جوك تازه 
 


jokestan.parsiblog.com

نوشته شده توسط amir در 15:44 | آرشیو نظرات Link
 
جمعه دوم فروردین 1387
آپدیت جدید جوکستان با 5 جک و لطیفه!
جوکستان بروز شد! این بار با 5 جوک و لطیفه! همراهیتان با چوکستان افتخار ماست.
 
لطیفه های امروز جوکستان:

1.کلمات کلیدی: جک و خنده و جوكستان
يك بابايي رو ميخواستند توی برره اعدام كنند. بهش ميگند: چون تو اينجا غريبه هستي و مهمان ما به حساب وياي، ما بهت يك تخفيف وديم، تو حق وداري نوع مرگت رو خودت انتخاب وكني!
 يارو هم اتاق گاز رو انتخاب ميكنه. خلاصه ميگيرند ميبرنش تو يه اتاقي، يارو نگاه ميكنه ميبينه اتاقه سقف نداره! ميزنده زير خنده، ميگه: هِهِه! اتاق گاز اینا رو ببين! یه دفعه شیرفرهاد میاد بهش میگه: وَخند! وقتي كپسولاي گاز ویفتادند رو سرت، اونوقت وفهمي!!! ها هاااا ها هاااااا هااااااااا!!

2.واژه های کلیدی: لطیفه و جک و جک فارسی
حیف نون داشته بالاي يك ساختمون پنجاه طبقه كار ميكرده، يهو يكي ازون پايين داد ميزنه: آهاااای سیاوش! خونتون آتيش گرفته، زن و بچت سوختن، مردن! حیف نون هم ميگه: ديگه اين زندگي براي من معني نداره، خودشو ازون بالا پرت ميكنه پايين. همينجور كه داشته ميافتاده، يهو به خودش ميگه: اِااه.. من كه بچه ندارم! دوباره يخورده ميره، يهو ميگه: اِاِاه.. منكه زن ندارم! ميرسه نزديكاي زمين،ميگه: اِاِااه..! من كه سیاوش نيستم!

3.کلمات کلیدی: جوك لطيفه و جك و خنده
حیف نون دو تومنيش ميفته تو جوب، يه پنج تومني از تو جوب ور ميداره، سه تومن ميندازه تو جوب!

4.کلمات کلیدی: جك ها و جوك توپ و جک روز در جوکستان
حیف نون داشته ميرفته ماشين بخره، زنش ازش ميپرسه: داري كجا ميري؟ ميگه: دارم ميرم ماشين بخرم. ميگه: ايشاا... بگو. غضنفر ميگه: برو بابا دلت خوشه! ماشين خريدن كه ايشاا... گفتن نداره. از قضا ميره تو راه پولشو ميدزدن. دست از پا دراز تر بر ميگرده خونه، در ميزنه. زنش ميگه: كيه؟ ميگه: ايشاا... منم!

5.کلمات کلیدی: جملات خنده دار و [جك و لطيفه و جوك
يه جشنواره شكار بوده تو جنگلهاي آمازون. يه مکزیکیه بوده، يه آرژانتینی و حیف نون خودمون! مکزیکیه ميره چند تا خرگوش و گوزن ميزنه، آرژانتینیه هم ميره چند تا آهو و خرگوش و يه چند تا حيوون ديگه ميزنه. نوبت حیف نون ميرسه، ميره دو تا خرگوش مياره، بهش ميگن: چي شد، فقط همين دو تا رو زدي؟ ميگه: نه، راستش من چند تا دونتشوت هم زدم اما خيلي بزرگ بودن نتونستم بيارمشون. ميگن: دونشوت ديگه چيه؟ اين چه نوع حيوونيه؟! حیف نون ميگه: راستش منم نميدونم، امايه حيوونايي وايساده بودن هي ميگفتند: Don't shoot ! Don't shoot !
 

منبع جوک های این پست جوکستان :

persian.3jokes.com

 

لطیفه های خنده دار(3)

جک, لطیفه, جوک خفن, جک باحال, مطالب خنده دار

 

ملا یه نفر رو تو خیابون دید و پرسید: شما علی پسر ممدآقا پاسبان نیستی که توی کرج سر کوچه چراغی مأمور بود؟ پسر گفت: چرا!؟ ملا گفت: ببخشید! پس حتما عوضی گرفتم

 

********لطیفه های خنده دار********

 

به یکی میگن یه موجود نام ببر ، میگه يخ ... ، میگن آخه یخ که موجود محسوب نمیشه ، میگه چرا من خودم صد بار دیدم نوشتند یخ موجود است

 

********لطیفه های خنده دار********

 

شوتيه عينكش را دور دستش می چرخونه بعد میزنه چشمش، سرش گیج میره میخوره زمین هوا ميره ، نمیدونی تا کجا ميره

 

********لطیفه های خنده دار********

 

پسره تو خواستگاری از یه دختره می پرسه اسم شما چیه؟ دختره می گه اسم من توی تمام باغچه ها هست. پسره می گه: آهان فهمیدم ، اسمتون شلنگه

 

********لطیفه های خنده دار********

 

از یه کچل می پرسن اسم شامپوت چیه؟ می گه من شامپو لازم ندارم از شیشه پاک کن استفاده می کنم!

 

********لطیفه های خنده دار********

 

حکمتی برای فهيمان : يارو داشته دنبال جاي پارك مي گشته اما پيدا نمي كرد! در همون حال گشتن به خدا ميگه: خدايا اگه يه جاي پارك برام پيدا كنيا من نماز مي خونم، روزه مي گيرم كه يه دفعه يه جاي پارك مي بينه و به خدا مي گه! خدا جون نمي خوادخودم پيدا كردم

 

********لطیفه های خنده دار********

 

رئيس: خجالت نمي‌كشي تو اداره داري جدول حل مي‌كني؟ كارمند: چكار كنيم قربان، اين سروصداي ماشينها كه نمي‌ذاره آدم بخوابه!

 

********لطیفه های خنده دار********

 

دکتر برای يه بنده خدائی شياف تجويز کردم ، يارو رفت و يکهفته بعد اومد گفت آقای دکتر حالم خوب نشد بدتر هم شدم گفتم چرا ، گفت نميدونم تا اين کپسول ها که دادين را ميخورم دلم آشوب ميشه

 

********لطیفه های خنده دار********

 

غضنفر مي‌ميره مي‌ره اون دنيا، ازش مي‌پرسن چي شد مُردي؟ ميگه داشتم شير مي‌خوردم ! ميگن: شيرش فاسد بود؟ ميگه نه بابا، گاوه يهو نشست

 

********لطیفه های خنده دار********

 

نصیحت یه شوهر به زنش: هر وقت یه سوسک تو دستشویی دیدی با دمپایی فورا نکوب رو سرش…

بی توجه از بغلش رد شو… این کار از صدتا فحش براش بدتره

 

********لطیفه های خنده دار********

 

طرف یه تیکه آشغال مي پره  تو چشمش . می ره جلوی آينه  تو چشش فوت ميكنه. خانمش بهش ميگه ديوونه تو فوت نكن بذار اون فوت كنه!

 

********لطیفه های خنده دار********

 

به مشنگه میگن اگه یه دختر بهت پا بده چی کار می کنی؟ میگه خوب میدمش به یه جانباز!

 

********لطیفه های خنده دار********

 

یه روزی از طرف دامپروری میرن گاوداریه یه بابایی. میگن شمابه گاواتون چی میدی میخورن. میگه پوست هندونه، طالبی و ... دویست هزار تومن جریمش میكنن. چند ماه دیگه دوباره میان می پرسن چی میدی میخورن یارو می ترسه میگه: چلوكباب، چلومرغ، و ... اینبار دویست و پنجاه هزار تومن جریمش میكنن. میرن چند وقت دیگه میان میگن چی میدی میخورن؟ میگه والا نمیدونم پولشو میدم خودشون میرن میخرن می خورن!

 

********لطیفه های خنده دار********

 

يه پيرمرد چاخانه داشته خاطره تعریف میکرده، میگه: ما سال چهل و نه با دو نفر دعوامون شد، ‌البته سال چهل و نه که مثل الان نبود دو نفر خیلی بود

 

********لطیفه های خنده دار********

 

به يکی میگن با ارّه برقی 100 تا درخت قطع کن ، 96 تا قطع میکنه خسته میشه. بهش میگن پاشو روشنش کن 4 تا دیگه بیشتر نمونده ، میگه مگه روشنم میشه

 

********لطیفه های خنده دار********

 

يارو داشت واسه دوستش تعریف میکرد: آره، چند وقت پیش داشتم توی جنگل می رفتم، که یک دفعه یک شیر وحشی بهم حمله کرد، منم نتونستم فرار کنم اونم منو گرفت و خورد

دوستش میگه: آخه چطوری میشه؟ تو که الان زنده ای و داری زندگی می کنی!!

يارو میگه: ای بابا، کدوم زندگی؟ تو هم به این میگی زندگی

 

********لطیفه های خنده دار********

 

به يکي ميگن اگه تو دریا کوسه بهت حمله کنه چکار می کنی؟ می گه می رم بالای درخت .می گن : تو دریا که درخت نیست يارو می گه: مجبورم می فهمی ؟ مجبورررررم

 

********لطیفه های خنده دار********

 

يکی از اين جوون های مغز قاطی پارچه می بره خیاطی می گه آقا اینو واسم کت شلوار بکن فردا نیام بگی سوزنم شکست چرخم خراب شد حال نداشتم اصلا پدر سگ بده نمی خوام بدوزی

 

********لطیفه های خنده دار********

 

از يکي ميپرسن فرق کچل با هواپیما می دونی چیه؟ میگه بابا ما سرمون ميشه کچل که اصلا فرق نداره هواپیما هم نکته انحرافی است

 

********لطیفه های خنده دار********

 

مشتری: این کت چنده؟

فروشنده: ۱۰۰ هزار تومان

مشتری: وای! اون یکی چنده؟

فروشنده: وای وای!!

 

********لطیفه های خنده دار********

 

يارو سکه میندازه صندوق صدقات ٬ سوارش میشه

 

********لطیفه های خنده دار********

 

دو تا تنبل دراز كشيده بودند يكيشون داشته خميازه ميكشيده اون يكي ميگه داداش تا دهنت بازه لطفا اين اصغر ما رو هم صدا كن

 

********لطیفه های خنده دار********

 

عروس ميره گل بچينه ، شهرداری ميگیرتش

 

********لطیفه های خنده دار********

 

طرف خودشو میمالیده به سپر ماشین ! میگن چی کار میکنی بابا, میگه دارم اوقاتمو سپری میکنم

 

********لطیفه های خنده دار********

 

یکی زنگ ميزنه 118 ميگه شماره غضنفر رو داريد يارو ميگه نه ، ميگه پس من ميگم تو يادداشت كن داشته باشی

 

********لطیفه های خنده دار********

 

به یارو میگن ۱۲ امام رو میشناسی؟ میگه آره. میگن خوب نام ببر؟ میگه اونجوری که نه. اگه ببینمشون میشناسم

 

********لطیفه های خنده دار********

 

اگه دیدی یه سوسک پشت و رو افتاده و داره دست و پا می زنه، فکر نکن با دمپائی زدنش... داره به قیافه تو می خنده

 

********لطیفه های خنده دار********

 

غضنفر میره برای عضو شدن تو بسیج مسئول ثبت نام ازش می پرسه معنی قدس سره الشریف یعنی چی؟ غضنفر یه خورده فکر می کنه میگه همون دمش گرم خودمونه دیگه

 

********لطیفه های خنده دار********

 

يارو ميره خواستگاري، از دختره خوشش نمياد، به باباي عروس ميگه : ما ميريم يه دور ميزنيم ، بر مي‌گرديم ، راستی تا ساعت چند بازيد ؟

 

********لطیفه های خنده دار********

 

يه بنده خدا پتروس فداكار رو با دهقان فداكار قاطي مي‌كنه، ميره انگشت مي‌كنه تو حلق راننده قطار

 

********لطیفه های خنده دار********

 

يه دفعه دو تا هزار پا همديگر رو بغل ميکنن ميشن زيپ

 

********لطیفه های خنده دار********

 

يه نفر ميره جوراب فروشي ميگه آقا جوراب ميخوام فروشنده ميگه:مردونه ؟يارو دست ميده ميگه: مردونه

 

********لطیفه های خنده دار********

 

يه يارو زنگ ميزنه پيتزا فروشي ميگه يه پيتزا مي خواستم. فروشنده ميگه . به نام ... ؟ يارو ميگه . آخ آخ . ببخشيد .به نام خدا , يه پيتزا مي خواستم

 

۳۶-فالگیر : فردا شوهرتون میمیره

زن : اینو که خودم میدونم . بهم بگو گیر پلیس می افتم یا نه؟

۳۷- وقتی یه زن میبینه که شوهرش داره زیکزاک تو حیاط میدوه باید چیکار کنه؟

هیچی ، باید بهتر هدف بگیره و به شلیک کردن ادامه بده

۳۸- به یارو میگن از قفل فرمونت راضی هستی؟ میگه: آره فقط سر پیچ ها یه کمی اذیت می کنه


۳۹-یارو میخواسته یک کبریت سوخته رو روشن کنه،هرچی میزده کبریت مادرمرده روشن نمیشده. رفیقش بهش میگه: بابا خوب شاید کبریتش خرابه! یارو میگه: نه بابا، همین پنج دقیقه پیش روشن شد

۴۰- یارو ریش پروفسوری داشته میره پیش رفیقاش و بهشون میگه: هر سوالی دارین امروز بپرسین فردا میخوام ریش هامو بزنم

۴۱- از یارو می پرسن: اگه گفتی کی به همه محرمه؟ یک خورده فکر میکنه میگه: سوپر مارکت سر کوچه! میگن: چرا؟میگه: چون به همه شیر میده
 

۴۲- از یارو میپرسن: برای زلزله زده ها چه کمکی کردی؟ میگه: متاسفانه دستم خالی بود، انشاءالله زلزله بعدی جبران می کنم

۴۳- دوست یارو بهش میگه: اگه توجه کنی میبینی که نگاهم باهات حرف میزنه.یارو میگه: پس اینقدر پلک نزن،صدات قطع و وصل میشه

۴۴- یارو میره خواستگاری. ازش می پرسن چه کاره ای؟ روش نمیشه بگه قصاب، میگه لوازم یدکی گوسفند دارم

۴۵- یارو میره قهوه خونه تا میتونه چایی میخوره ۵ تا ۱۰ تا ۱۵ تا. قهوه خونه چیه شاکی میشه میگه: بابا خسته نشدی این همه چایی خوردی؟ یارو میگه: راست میگی واللا قربونت یه چایی بیار بخوریم خستگیمون در بره

۴۶- به یارو میگن بابات مرده میگه نه بابا اصلا امکان نداره، میگن والله مرده، یارو میگه تا حالا اصلا سابقه نداشته

۴۷- یارو میخواسته هواپیما دزدی کنه. میره به خلبانه میگه برو لندن خلبانه میگه نمیرم.یارو میگه خب برو دبی ، خلبانه میگه نمیرم. یارو میگه پس برو شمال خلبانه میگه نمیرم یارو میگه بابا حد اقل بزار یه بوق بزنیم

۴۸- به یارو میگن تو شهرتون آثار باستانی دارین؟ میگه نه ولی دارن میسازن

۴۹- یکی به رفیقش می گه : شنیدم تو ظرف شستن به زنت کمک می کنی؟ زن ذلیل! می گه خب مگه چیه . اونم تو رخت شستن به من کمک می کنه

۵۰- یارو رفت تعلیم رانندگی رفیقش پرسید چطور بود ؟ گفت : گفت خوب بود ولی مربیه خیلی مذهبی بود .. هر طرف من می پیچیدم می گفت یا امام رضا یا ابوالفضل

۵۱- به یارو میگن اگر حالت تهوع بهت دست بده چیکار میکنی ؟ میگه : من بهش دست نمیدم

۵۲- یکی میگه: من" ‏حافظ کل قرآنم"، ‏یارو میگه: ‏از این قران کوچیکا یا بزرگا

۵۳- از یارو می پرسن که برای بستن یه لامپ به چند نفر احتیاجه می گه 3 نفر می گن چرا 3 نفر ؟ میگه: یه نفر میره بالا
نردبون ، لامپ رو میگیره .. دو نفر هم از پایین، نردبون رو میچرخونن

۵۴- غضنفر میره سیگار فروشی: آقا سیگار برگ دارین؟ خیر. پس یک بسته سیگار کوبیده بدین

۵۵- یارو بالای پل هوایی ایستاده بوده میگه: حالا ما نفهم ، ما بی شعور ... اینجا اصلأ آب ردمیشه که پل زدن؟

۵۶- یه یارو زنگ میزنه پیتزا فروشی میگه یه پیتزا می خواستم. فروشنده میگه . به نام ... ؟ یارو میگه . آخ آخ . ببخشید .به نام خدا ، یه پیتزا می خواستم

۵۷- از یارو میپرسن بنظر تو سخت ترین کار چیه؟ میگه: نمک تو نمکدون ریختن، چون سوراخ هاش خیلی ریزه

۵۸- یارو دکتر می شه، به مریضش قرص می ده می گه: ‏یکی قبل از خواب بخور، یکی قبل از بیدار شدن

۵۹- یارو میره در خونه دوستش و هر چی در میزنه کسی درو باز نمیکنه، با خودش میگه فکر کنم درشون خرابه، بهتره زنگ بزنم

۶۰- یارو میره جبهه فرداش بر میگرده میگن چرا برگشتی؟ میگه پدر سوخته ها به قصد کشت تفنگ بازی میکردن

۶۱- یارو برای بار چهارم میره پیش گیشه و بلیط میخره. بلیط فروش بهش میگه چی شده چرا شما چهار دفعه بلیط خریدین. یارو میگه: ‏آخه هر دفعه که میخوام برم تو سینما اون یارو بلیط مو میگیره پاره میکنه

۶۲- به یارو میگن: حالت چطوره؟ میگه: بد نیست  تازه موکتش کردم

۶۳-یکی  ميره خواستگاري، دختره سبيل داشته، بهش ميگه:

 چرا سبيل داري؟

دختره ميزنه زير گريه، طرف می خواسته دلداريش  بده ميگه:

مرد كه گريه نمي‌كنه!!

 

۶۴- پليس به یکی میگه: آقا اينجا ماهي‌گيري ممنوعه!!! طرف میگه:

 ولي اينجا تابلو نزدين!!!

پليس: نزديم كه نزديم، زود باش از بالاي اون آكواريوم بيا پايين!!!!

۶۵- معلم: براي قطع جريان برق بايد چي كار كنيم؟ شاگرد: بايد قبض برق رو پرداخت نكنيم


۶۶- يه نفر ميره كارواش بهش ميگن پس ماشينت كو ؟ ميگه راه نزديك بود پياده اومدم



۶۷-يه نفر ميره بانك وام بگيره ضامن نداشته منفجر ميشه

 

۶۸- به يه نفر ميگن با ريلكس جمله بساز.ميگه:رفتيم باغ وحش با گوريل عكس انداختيم

 

۶۹- يکي يه تيکه يخ گرفته دستش تو آفتاب داشت متفکرانه نگاش ميکرد بهش ميگند چيکار ميکني؟ ميگه:من هنوز نفهميدم اين يخه کجاش سوراخه که ازش آب ميچکه

۷۰- به یه نفر ميگن شغل شما چيه؟ ميگه : يه مامور اطلاعات هيچوقت شغلش رو لو نميده

 

+ نوشته شده توسط سفیر در چهارشنبه پانزدهم دی 1389 و ساعت 1:35 | یک نظر
 

 

 سلام

اگه دلتون می خواد جوک هایی بخونین که

 خنده دار و مودب و کوتاه باشه

و توش نسبت به اقوام و افراد خاصی هم توهین نشده باشه

 جوک های زیر رو بخونین :

 

۱- دو تا دیوونه ميرن يك رستوران كلاس بالا، ‌دو تا كوكا سفارش ميدند‌، بعد هم يكي يك ساندويچ از كيفشون درميارند، ‌شروع مي‌كنند به خوردن. گارسونه مياد ميگه: ‌ببخشيد،‌شما نمي‌تونيد اينجا ساندويچ خودتونو بخوريد. احمقا يك نگاهي به هم مي‌كنند، ‌ساندويچاشونو باهم عوض مي‌كنند.

 

۲- يه روز يه نفر کاغذي پيدا ميکنه که روش يه شماره تلفن نوشته بود . زنگ ميزنه به همون شماره و ميگه: آقا من شماره تون رو پيدا کردم آدرس بديد بيارم خدمتتون!

 

۳- یه نفر 10 تومن ميندازه تو صندوق صداقات، هنوز دوقدم رد نشده بوده،‌ يك ماشين ميزنه بهش، درب و داغونش ميكنه. همون وقت يك باباي ديگه‌اي داشته يك پولي مينداخته تو همون صندوق، ‌یارو با حال زار پاميشه، ‌ميگه: آقا پولتو اونتو ننداز، اون صندوقش خرابه

 

۴- یه نفر ميره كله پاچه فروشي، يارو بهش ميگه: قربون چشم بگذارم؟ طرف ميگه: نه آقا! حداقل صبر كن من برم قايم شم.

 

۵- یه نفر 19 تا بچه داشته،‌ بهش ميگن: چرا يك بچه ديگه نمياري، رُند شه؟! ميگه: فرزند كمتر، زندگي بهتر

 

۶- یه نفر ميره راهپيمايي، مي‌بينه شلوغه برميگرده

 

۷- یه نفر تو اتوبوس واستاده بوده، يهو ميبينه بند كفشش بازه. به كنار دستيش ميگه: آقا قربون دستت، ‌يك دقيقه اين ميله رو نگردار من بند كفشم رو ببندم.

 

۸- یه نفر تو مسابقه بيست سوالي شركت ميكنه، قبل از مسابقه بهش ميگن: ببين جواب ژاندارمريه ولي همون اول نگي كه ضايع بشه، يه چند تا سوال اولش بكن بعد جوابو بگو. مسابقه شروع ميشه، یارو ميپرسه: جانداره؟ مجريه ميگه: نه. یارو ميگه: مِريه؟ ميگه: نه. یارو ميگه: جاندارمريه؟

 

۹- يه نفر سوار آسانسور ميشه ميبينه نوشته ظرفيت ۶ نفر با خودش ميگه عجب بدبختيه حالا ۵ نفر ديگه از کجا بيارم.

 

۱۰- بازیکن برزیل که پایش به شدت آسیب دید رونال... نام دارد:

1-یک 2-دو 3-سه 4-چهار

 

۱۱- سر دسته طالبان اسامه بن... نام دارد:

1-لادن 2-مهوش 3-سقرا 4- ساناز

 

۱۲- به یه دونه شلوار لی می گن: "لیوان "

به دو تا شلوار لی می گن: "لی لی"

به 3 تا شلوار لی می گن: "تریلی"

به 4 تا می گن: "چارلی"

به 5 تا می گن: "لی لی تو تریلی"

به 6 تا می گن: "لی لی با چارلی"

به 7 تا شلوار لی میگن: "خیلی!!!"

 

۱۳- اولی: از مسافرت چی آوردی؟
دومی : تشریف!!!

 

۱۴- خانمی به اورژانس تلفن زد و با اضطراب گفت: آقای دکتر زود بیاید ، بچه ام خودکار منو قورت داده!
- باشه الان می اییم.
- تا رسیدن شما من چه کار کنم؟
- خب با 
مداد بنویسید!

 

۱۵- روزی پسری به مغازه الکتریکی می رود و می گوید: ببخشید آقا ، شرمنده ام ، واقعا عذر می خواهم ، لامپ دارید؟!!
فروشنده : آره پسرجان ، داریم ولی چرا این قدر معذرت خواهی می کنی؟
پسر: آخه لامپ را برای توالت می خوام!!

 

۱۶- معلم به شاگرد می گه: 5 تا حیوان درنده نام ببر شاگرد می‌گه: 2 تا ببر 3 تا شیر! 

 

۱۷- به یکی میگن: سلام. می گه:هان!  می گن: نگو هان، بگو علیك سلام.  می گه: آهان!

 

۱۸- از یکی می‌پرسن: بلدی پیانو بزنی؟! میگه: من نه. ولی یه داداش دارم اونم بلد نیست.

 

۱۹- یکی مهم میشه زیرش خط میكشن، تو امتحان میاد!

 

۲۰- یکی بیهوا میاد تو اتاق، خفه میشه!

 

۲۱- بچه : مامان ناهار چي داريم؟

مادر با عصابنيت : زهر مار

بچه : اخ جون از شر تخم مرغ راحت شدم.

 

۲۲- یکی رو برق ميگيره ميميره فاميلاش سر قبرش با فاز متر فاتحه میخوندن.

 

۲۳- به یکی میگن: كجا داری میری؟ میگه: دارم برمیگردم!

 

۲۴- به یکی می گن با وطن جمله بساز. میگه من رفتم حمام و تنم را شستم. می گن نه! با ط دسته دار. میگه اتفاقاً با طی دسته دار شستم!

 

۲۵- کلمه مادر و زن، هر دو کلمه مقدسی هستند ، ولی پناه بر خدا اگر این دو کلمه یکجا تلفظ شوند!

 

۲۶- من انسان موفقی هستم

دوست داری بدونی رمز موفقیتم چیه !؟

اینه !

۱۲۳۲۱۳۴۰۳۲۱۴۵۹۱۸۲۶۶۵۱۹۲۳۴۶۰۹۸۷۱۲-۴۰۵

به کسی نگیا !!

 

۲۶- دو نفر داشتن برا هم چاخان می کردن، 
اولی می گه : یه کوه نزدیک ماست هر وقت میگم جاسم ، 
اونم می گه : جاسم جاسم . 
دومی میگه :این که چیزی نیست کوهی که نزدیک ماست ، 
هر وقت من میگم : جاسم ، 
میگه : کدوم جاسم ؟!!

 

۲۷- سر سفره عقد عروس بله نمی گفته، داماد یکم فکر می کنه، با صدای بلند میگه: عمو زنجیر باف

 

۲۸- یکی میافته تو چاه فامیلاش میان سند میزارن تا درش بیارن !

 

۲۹- یکی دنبال یه دزده می زاره ازش جلو میزنه !

 

۳۰- یه نفر خودکارش تموم میشه ترک تحصیل میکنه !

 

۳۱- يكي خوابش سنگين ميشه تختش ميشكنه 

بعد كه از خواب ميپره دستش ميشكنه 

فرداش از مرحله پرت ميشه پاش هم ميشكنه 

یه هو ميزنه به سرش سرش هم ميشكنه 

بعد خودش رو ميزنه به اون راه گم ميشه 

خیلی اعصابش خورد ميشه نوار خالي گوش ميده 

يه هو مي خوره زمين تا خونه سينه خيز ميره

 بی هوا میره تو اتاق خفه میشه.

 

۳۲- یکی داشته جلو پمپ بنزين سيگار ميكشید ه ميگن آقا اينجا پمپ بنزينه سيگارنكش ميگه  اهه من جلو بابام هم سيگار ميكشم

 

۳۳-  یکی ميره آمپول بزنه ميره تو درمانگاه پيش پرستاره ميگه خانم من اومدم آمپول بزنم پرستاره نگاه ميكنه ميبينه پني سيلين داره ميگه آقاشما آخرين بار كي پنيسيلين زدين ؟ ميگه ديروز پرستاره ميگه خيلي خب آمپول رو ميزنن و یارو غش ميكنه حالش بد ميشه و .... بعد از اينكه حالش رو جا ميارن پرستاره با عصبانيت ميگه  مگه نگفتي ديروز پني سيلين زدي طرف میگه : آره ولي ديروز هم همينجوري شدم!

 

۳۴- فارسي را پاس بداريم  :

چنگال : قاشق تابستوني-  يكي بود يكي نبود 
كفش : نفربر 
كشتي : تش خيس 
آينه : من درش پيدا 
شيشه : اونورش پيدا 
حمام : پاكستان 
دگمه : بستني 
دمپايي : منبر 
سيم خاردار : ديوار تابستوني 
بچه گربه : نيمكت 
پاي گربه : پاكت 
قايق : كفتر - تشخیس
ماشين : مراكش  
پاك كن : مالش بر دانش 
مگس : پرويز 
بادمجان : خيار عزادار 
گوجه : چراغ خطر ديزي 
دماغ : نفس كش 
گوش كوب : لهستان

 ۳۵- یکی داشته با بچش گرگم به هوا بازي ميكرده يه هو جو ميگيردش بچش رو ميخوره.

پَ نه پَ -2 (طنز)

 

 

پَ نه پَ -2 (طنز)

 

تو تاکسی تنها نشستم میخوام کرایه حساب کنم طرف میگه 1 نفر!!
میگم پـَـ نه پـَـ 2 نفر حساب کن خورزوخان هم هست!!

 

************************

 


به دوستم میگم وی پی ان داری؟ میگه واسه رد شدن از فیلترینگ میخوای
پـَـ نه پـَـ واسه رد شدن از تنگه ابو غُریب میخوام. هم سنگرام منتظرن


************************

 


بچه داییم به دنیا اومده .. همه خوشحال و اینا .. مامان بزرگم برگشته میگه حالا میخواین براش اسم بذارین؟
پـَـ نه پـَـ میخوایم همین جوری ولش کنیم اسمش بشه:... نیو فولدر!!!

 

************************

 


دارم با تلفن حرف میزنم. بابام میگه دوست دخترت بود؟
پـَـ نه پـَـ ژاک شیراک بود درمورد مناغشات اخیر خاور میانه نظرمو میخواست!!!!

 

************************

 


پسر همسایمون تو پارک داشت بریک دنس می کرد یکی اومده بعد نیم ساعت تماشا میگه ایشون داره میرقصه؟
گفتم: پـَـ نه پـ خنده داروگوناگون...

ما را در سایت خنده داروگوناگون دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : محمدهادی طباطبایی jaleb بازدید : 501 تاريخ : پنجشنبه 10 اسفند 1391 ساعت: 16:46